همانطور که خوانندگان فرهیخته این سایت مطلع هستند ما بخشی از مطالب سایت را به تحریف قرآن و اثبات آن اختصاص دادهایم, و در چند مطلب جداگانه به آن پرداختهایم. که با مراجعه به این لینک میتوانید مطالب قبلی را بخوانید.
اما در اين متن ميخواهيم به موضوع بسيار مهمى اشاره كنيم و آن هم اثبات تحریف قرآن از سوی یکی از بزرگترین و نامدارترین علمای مذهب شیعه میباشد که این روحانی بزرگ شخصى است به نام علامه نورى طبرسى. ایشان كه كتاب قطورى در مورد نقص قرآن و حذف آيات و سورههاى گوناگون آن نوشته است به موارد بسیار مهمی اشاره کرده که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد. اما در ابتدا بايد ببينيم اين شخص كيست، در چه زمانى ميزيسته و چه مقام و منزلتی در نزد شيعيان داشته است.
علامه حسين بن محمد نورى طبرسى معروف به ميرزا حسين نورى طبرسى(علامه محدث نورى) از بزرگترين علماى متأخر شيعه ميباشد، علامه محدث نوری فرزند محمدتقی نوری مازندرانی (محمدتقی محدث نوری مازندرانی طبرسی) و نوهٔ علی محمد مازندرانی طبرسی مستوفی، محدث و چهره سرشناس علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری میباشد.
براى اينكه بدانيم علامه نورى طبرسى چه جايگاهى در ميان علماى شيعه داشته، شمّه اى از زندگى، آثار و شاگردان وى را بطور مختصر بيان ميكنيم كه ديگر جاى هيچ بهانه اى براى كسى باقى نماند و كسى نخواهد با كم اعتبار كردن ايشان و يا كتابهايشان گفته هاى ما را نقد كند، و سپس به اصل موضوع ميپردازيم.
این فقیه شيعه، مفسر و شاعر در ۱۸ شوال ۱۲۵۴ قمری در روستای یالرود از توابع نور مازندران به دنیا آمد. او در ۲۷ جمادی ۱۳۲۰ هجری قمری در نجف درگذشت. از القاب دیگر وی میتوان به خاتم المحدثین، علامه نوری, میرزای نوری، محدث نوری، حاجی نوری و نوری اشاره کرد. وی دایی و پدر همسر شیخ فضلالله نوری بود. علامه حسین نوری شاگرد روحانیون بزرگ شیعه بوده و منجمله آنها میشود از علمایی نام برد که جایگاه ویژه ای در میان علمای متاخر شیعه دارا هستند منجمله:
۱- میرزای شیرازی مرجع عام شیعیان، سید محمدحسن حسینی شیرازی (۱۱۹۴-۱۲۷۳).
۲- شیخ عبدالرحیم بروجردی (درگذشته ۱۳۰۶ ق)، ایشان پدرزن محدث نوری نیز بود.
شیعیان در مورد وی میگویند: محدث نوری یکی از کم نظیرترین چهرههای علمی است که در این عصر پا به عرصه وجود نهاد. او نشانهای از نشانههای الهی بود و شگفتیهای فراوانی در نهادش نهفته بود. محدث نوری از دانشمندان بزرگی بود که در میان علمای شیعه درخشید و عمر ارزشمند خود را صرف خدمت به دین و مذهب نمود. او تالیفات گرانقدر خود جاودانگی را برای همیشه به یادگار نهاد و همه نویسندگان و مورخان را ملزم به اعتراف به فضل و دانش خود کرد.به نوشته میرزا محمد تهرانی عسکری در کتاب هشت نکته, دربارهٔ محدث نوری: سالهای دراز در خدمتش بودم، در سفر و حضر. در علم درایه و رجال و حدیث نزد او درس آموختم که در این دانشها تسلّط داشت و داناترین فرد زمان خود در این دانشها بود، گرچه در دانشهای دیگر نیز مهارت داشت. کافی است خاتمهٔ مستدرک او بر کتاب وسائل الشیعه را ببینی که در علم رجال مانند آن نوشته نشده است. در این کتاب، در پژوهش مسائل رجال، و افزونیِ فوائد آن و استخراج نکات ظریف، تحقیق و تدقیقهایی به سامان آورد که بسی ارزشمند است.
يكى از شاگردان معروف علامه طبرسی شيخ آغا بزرگ تهرانی ميباشد كه در کتاب نقباء البشر دربارهٔ ایشان میگوید: اگر انسان بر آنچه از کتب گرانسنگ و تالیفات با ارزش که همچون دریایی موّاج از تحقیق و دقت نظر است؛ و همچنین بر وسعت اطلاعات بی نظیر او، کمی تأمل و تفکر نماید؛ بدون شک پی خواهد برد که او به تاییدات روح القدس (از ملائکه مقربین) و مورد تأیید بوده است. با استناد به اين ادعا مقام ايشان آنقدر نزد علماى شيعه بزرگ بوده كه ميتوانسته مورد تأييد ملائكه مقربين باشد.
مرتضى مطهرى از روحانيون سرشناس قرن حاضر شيعه در کتاب ده گفتار دربارهٔ حدیث مشهور (ان الله یبعث لهذه الامه علی راس کل مائهٔ سنهٔ من یجدّد لها دینها) مینویسد: برای این حدیث هیچ طریقی از طرق روایی شیعی موجود نیست، چرا که حاجی نوری آن را از کتابهای اهل سنت نقل نموده و این بزرگترین دلیل بر عدم وجود آن در کتب شیعی است و گرنه حاجی نوری [که بسیار اهل تتبّع بوده است] آن را نقل میکرد.
با استناد به اين ادعاى مطهرى علامه طبرسى در جمع آورى احاديث بسيار خبره و دقيق بوده و طبعا چنين شخصى نميتوانسته احاديث بى اعتبار و ضعيف را حجت قرار دهد و يا آنها را گردآورى و نقل كند.
نظیر اين تعريف و تمجيدات كه از ايشان شد, از مولی کاظم خراسانی و سیدمحسن امین [مؤلف اعیان الشیعۀ] و دیگر بزرگان شيعه بسیار نقل شده که جملگی از عظمت تسلط محدث نوری بر حدیث و رجال حکایت میکند. و اما علامه نورى طبرسى شاگردان زيادى نيز داشته كه به تعدادى از مهمترين اين اشخاص اشاره ميكنيم:
١. شیخ فضلالله نوری، پسر خواهرش و دامادش
٢. سید محمد کاظم خراسانی
٣. سید محسن امین مؤلف اعیان الشیعهٔ
۴. شیخ آقا بزرگ تهرانی
۵. حاج شیخ عباس قمی
۶. شیخ محمد حسین کاشف الغطاء
۷. سید عبدالحسین شرف الدین عاملی
۸. شیخ اسماعیل اصفهانی
۹. شیخ مرتضی بن محمد عاملی
۱۰. سید جمالالدین عاملی اصفهانی
۱۱. شیخ محمدباقر بیرجندی مؤلف کبریت احمر
۱۲. میرزا ابوالفضل تهرانی معروف به کلانتری نوری و نویسنده «شفاء الصدور فی زیاره العاشورا»
۱۳. شیخ مهدی نوری فرزند میرزا هادی نوری، برادر زاده محدث نوری
۱۴. میرزا ابوالفضل تهرانی معروف به کلانتری نوری و نویسنده «شفاء الصدور فی زیاره العاشورا»
البته در اين ليست تعداد بيشترى از علماى شيعه نيز وجود داشتند كه ما مهمترين آنها را ذكر كرديم. از آثار مهم علامه طبرسى ميتوان به كتب زير اشاره كرد:
١- كتاب مستدرك الوسائل: وی در مقدمه اين كتاب مینویسد: عالم کامل، متبحر خبیر، محدث نقّاد و آگاه، نشر دهنده آثار، جمع آورنده روایات، شیخ محمد بن حسن حر عاملی د ر کتاب وسائل الشیعه روایات و احادیث فراوانی را از میان کتابهای روایی علما و اصحاب جمعآوری نموده است، روایاتی که برای جان لذت بخش و برای دیده نور چشم است. این کتاب یکی از معتبرترین کتب شیعه میباشد و روحانیون شیعه استناد زیادی به روایات این کتاب میکنند.
٢- كتاب نجم الثاقب: این اثر که نام کامل آن نجم الثاقب فی احوال الامام الغائب است، دومین كتاب ايشان در اين باب و به زبان فارسى ميباشد.
٣- كتاب لؤلؤ و مرجان: اين كتاب از آثار مهم ايشان است. محدث نوری در مقدمه این کتاب نوشته: عالمی از هند به سراغم آمد و دردودل کرد که در هند روضههایی بدون اصالت و ریشه خوانده میشود. وى براى رفع اين مشكل اين كتاب را نوشت.
اول: ادله تحریف قرآن (طبق مذهب شیعه)
دوم: رد کسانی که تحریف قرآن را قبول ندارند
طبرسی در این کتاب هزاران روایت آورده است تا ثابت کند قرآن اصلی قرآنی نیست که در دست مسلمانان است بلکه این قرآن مورد تحریف قرار گرفته و قرآن اصلی را مهدی با خود می آورد، وی با تایید و توثیق روایات تحریف قرآن میگوید: بدان این روایات از کتب معتبری نقل شده است که در اثبات احکام شرعی و آثار نبوی مورد اعتماد اصحاب ما است( فصل الخطاب ۲۴۹ )
نوری طبرسی در خلال بحثی طولانی و بررسی دقیق اقوال علمای خود با نقلهای موثق مینویسد قول به تحریف و تغییر قرآن و اعتقاد به ناقص بودن، عقیده علمای بزرگ و محققان شیعه است که مورد اعتماد و الگوی آنها در دین هستند او پس از نامبردن بسیاری از علمای شیعه که قائل به تحریف بودند، پنج صفحه از کتاب را با اسامی آن علمای شيعه پر کرده است(فصل الخطاب ص ۲۵-۳۰).
لا يخفى على المتأمل في كتاب التبيان أن طريقته فيه على نهاية المداراة والمماشاة مع المخالفين، فإنك تراه اقتصر في تفسير الآيات على نقل كلام الحسن وقتادة والضحاك والسدي وابن جريج والجبائي والزجاج وابن زيد وأمثالهم ولم ينقل عن أحد من مفسري الإمامية ولم يذكر خبرا عن أحد من الأئمة عليهم السلام إلا قليلا في بعض المواضع لعله وافقه في نقله المخالفون بل عد الأولين في الطبقة الأولى من المفسرين الذي حمدت طرائقهم ومدحت مذاهبهم وهو بمكان من الغرابة لو لم يكن على وجه المماشاة فمن المحتمل أن يكون هذا القول منه نحو ذلكومما يؤكد كون وضع هذا الكتاب على التقية. ما ذكره السيد الجليل علي بن طاووس في سعد السعود وهذا لفظه: نحن نذكر ما حكاه جدي أبي جعفر بن الحسن الطوسي في كتاب التبيان وحملته التقية على الاقتصار عليه من تفصيل المكي من المدني والخلاف في أوقاته.
ترجمه به اختصار:
بر كسي مخفی نیست كه اگر در كتاب تفسير تبيان شيخ طوسی (كه در آن ادعا شده قرآن تحريف نشده است) تامل بكند اين كلام او بخاطر مدارا و مماشات با مخالفان (اهل سنت) است و در آن میبينی كه برای تفسير آيات اقتصارا نقل كلام از قتاده و ضحاك و ابن جريح و جبايی و ابن زيد میكند و از احدي از مفسرين اماميه چيزی نقل نمیكند و از ائمه عليهم السلام خبری نمیآورد مگر به تعداد اندك و در برخی مواقع با مخالفان موافقت میكند. اگر اين كار ايشان بر وجه مماشات نباشد پس يحتمل اين است كه اين قول از او مانند آن باشد و تاكيد میشود كه وضع و تاليف اين كتاب بر اساس تقيه بوده است. دليل هم برای اين گفته كلام سيد طاووس در سعد السعود است و اين لفظش است: ما بيان میداريم كه آنچه جدّ من شيخ طوسی در كتاب التبيان بيان كرده بر تقيه حملش میكنيم.
نام کتاب: سعد السعود نویسنده: السيد بن طاووس جلد: ۱ صفحه : ۲۸۶
شیعیان نخستین در ابتدا به دلیل ذکر جزییاتی مانند نام زید و یا ابولهب (عبدالعزی عموی محمد ) و نیامدن حق امامت بلافصل علی در قرآن قایل به تحریف قرآن و حذف آیات و گاها سوره های مرتبط با ولایت علی بودند اما به دلیل تکفیر شدن و محجور ماندن در میان سایر گروه های مسلمانان به تلبیس دیگری افتادند و مانند امامانشان در یک حرکت مزورانه و منافقانه ، شیعیان دوره ها و نسلهای بعدتر شروع به تقیه نمودند و ظاهر ایات را به همین شکل پذیرفته اما تفاسیر را دچار تغییر و تحریف کردند و مثلا از آیه اولوالامر ولایت علی را دریافتند و از لعن الله علی الجبت و الطاغوت حکم لعن بر ابوبکر و عمر را بیرون کشیدند و… اما شاید جزو معدود دفعاتی است که حق تا اندازه ای با همان شیعیان نخستین باشد که به درستی دریافته اند که قرآن دچار تغییر و تحریف و تقطیع شده است.
اسلام همانا زوال عقل و انسانیت است برای امری تباه و پوچ و رسیدن به بهشتی موهوم
بسیار جالب و جدید بود
درود دکتر
۱ چه کسی این اطلاعات رو در اختیارمحمد قرار داده ۲ ایا محمد واقعا بی سواد بوده ۳ درست که قران اشتباه هم زیاد داره ولی قبول دارین در۱۴۰۰ سال پیش برای یه شخص بی سواد گفتن اینها خیلی عجیب بوده۴ ایا قبول دارید محمد (پیامبر نه) ولی ادم با هوشی بوده چرا که الان ۹۰ درصد مردم اصلا به این چیزها فکر هم نمیکنن ودو میلیارد ادمو سرکار گذاشته
باتشکر از سایت خوبتون اگر ممکنه جواب این سوالها رو بدین
درود شاهرخ جان
فراموش نکن محمد پونزده سال رئیس کاروان تجاری بوده
و در این مدت طولانی به اقسا نقاط جهان سفر کرده و با فرهنگ ها و عقایدشون اشنا شده
۲- خیر سواد داشتن
اخه مگه میشه رییس کاروان تجاری بی سواد باشه
برای دلایل بیشتر اینجارو بخون
https://zandiq.com/2009/03/26/ommi-bodane-mohammad/
درود
شاهرخ گفتي که”چه کسي اين اطلاعات را در اختيار محمد قرار گذاشت”دوست عزيز محمد چيزي جديدي رو نياورد به جز جهاد و خمس(که معلول حکومت محمد بودن)قصص قران مانند طوفان نوح،خلقت ادم و…محمد انها رو از تورات کپي کرده البته با کمي شايد به علت فراموش کردن يا…باشد
تحریف یعنی تغییر داده شده ولی قرآن تغییر نکرده بلکه ناقص شده.شما اتفاقی که برای کربلایی کاظم در روستای سارق استان مرکزی افتاد رو مطالعه کنید . بعد در مورد قرآن مطلب بگذارید
دوست نازنين
شما ظاهرا معناى تحريف را هنوز نميدانيد….
هرگونه تغيير – نقص يا زيادت در مطلبى يا نوشتارى، تحريف نام دارد.
حال با توجه به معناى تحريف كامنت خودتان را دوباره بخوانيد.
سلام خیلی ممنون از زحمتهایی که میکشید و این مطالبو گیر میآرید و ما رو آگاه میکنید … شما حتما راجب معجزه پیشگویی قرآن به چندین صورت راجب حادثه برج های دوقلو اطلاعات کامل دارید!! … میشه اگه پیشگویی دروغه و تاثیر معجزه تراشای قرآنه توضیح کاملی ارائه بدید … و اگر راسته چطور ممکنه یه انسان باهوش ولی معمولی؟؟؟!!!