یکی از ادعا های رایج دیگری که آخوندها و اسلامگرایان در دفاع از اسلام پیرامون مسئله بردهداری مطرح میکنند این است که اسلام به تدریج با برده داری مبارزه کرده است، بعنوان نمونه اسلامگراها نوشتهاند:
«…طبيعی است كه در صدر اسلام نيز بردهداری يعنيی تجارت انسان از هنجارهای ديرينه بود و نه تنها قبحی نداشت كه مانند معامله شير و عسل و شمشير و انواع ابزارها و اشيا ديگر امری عادی بود و برده در رديف كالاهای قابل خريد و فروش بهشمار میرفت و ممنوع كردن ناگهانی آن بسان حرام كردن خريد و فروش اتومبيل در زمان ما غيرقابل هضم و قبول بود. به همين دليل روش بنيان كنی برای آن معقول نمینمود و به هرج و مرج میانجامید ……هر آئین نوینی که بخواهد جامعه را اعتلا بخشد باید به گونهای عرضه گردد که در جامعه پذیرفته شود…»
آیا این ادعا میتواند صحت داشته باشد؟؟
چگونه است که پیامبر اسلام چیزهای دیگری را همچون شراب و ازدواج با والدین و غیره را که بین اعراب و مسلمانان نخستین رایج بوده است را حرام اعلام کرده است و اتفاقی نیافتاده است، اما اگر برده داری را نیز حرام اعلام میکرد آسمان به زمین می آمد؟ آیا خرید و فروش شراب در میان اعراب وجود نداشته است؟
از این گذشته، دانستن اینکه اگر اسلام بردهداری را منع میکرد، در میان اعراب و مسلمین مورد قبول واقع نمیشد نیازمند علم غیب است، زیرا چنین اتفاقی نیافتاده است تا ما نتیجه آنرا بدانیم، روحانیون این علم غیب را از کجا آوردهاند ؟؟
این اسلامگراها بگونهای سخن گفتهاند که انگار برای اینکه الغای بردهداری قابل هضم باشد نباید برده «در رده کالاهای قابل خرید و فروش به شمار برود»، به عبارت دیگر برده داری را تنها در زمانی میتوان الغا کرد که بردهداری از پیش الغا شده باشد, و چون بردهداری در میان اعراب و ساکنین عربستان رایج بوده است الغای آن محال بوده است!!
بنابر نظر این اسلامگرایان در واقع الغای بردهداری در هر جامعه ای محال است، زیرا در آن جوامع تجارت انسانها از هنجارهای دیرینه بوده است و از آنجا که بردهداری رایج است نمیتوان آنرا الغا کرد!!
اما این ادعا علی رغم متناقض بودن و غیر منطقی بودنش از لحاظ تاریخی نیز کاملاً باطل است، تقریباً هزار و صد سال قبل از اینکه نطفه پیامبر اسلام بسته شود کوروش بزرگ در قلمرو امپراتوریاش بردهداری را الغا کرده است(به نقل از تاریخ) و بعد از او نیز افرادی همچون رضاشاه و آبراهام لینکن رییس جمهور آمریکا بطور کامل بردهداری را، در زمانی که رایج بوده است الغا کردند و از مقاومت بردهداران نترسیدهاند. اما در همان زمان نیز بردهداری و خرید و فروش انسانها در سرزمینهای اسلامی تحت فرمان امپراتوری عثمانی رواج داشته است.
از طرفی دیگر این ادعای روحانیون مسلمان و عمدتا شیعه در واقع حملهای به پیامبر اسلام است. اگر این ادعا درست باشد پیامبر اسلام از روی مصلحت و از ترس اینکه مبادا عدهای قدرتمند و ظالم و برده دار حرف او را قبول نکنند بردهداری را تایید کرده است، و همین کار ننگین او باعث نابودی زندگی میلیونها انسان آزاد شده است که به دست مسلمانان افتادهاند و برده آنها شدهاند و تن به قوانین ظالمانه اسلامی دادهاند و زنان آنها مورد تجاوز وحشیانه نو مسلمانان قرار گرفتهاند.
هیچ انسان انسانگرا و با وجدانی چنین کاری که محمد کرده است را نکرده و نخواهد کرد، یک انسان حق جو در مقابل ظلم میایستد و از حقیقت به هر قیمتی که باشد دفاع میکند، یا حداقل اگر نتواند از حقیقت دفاع کند، کارهای باطل و انسان ستیزی را تایید و امضا نمیکند، اما محمد هرگز اینگونه رفتار نکرده است، درست مثل هر سیاست مدار نابکار و شرور دیگری.
اگر محمد واقعاً چنین کاری کرده باشد هر چیز میتوان او را نامید به غیر از یک پیامبر از سوی خدای خلق و یک راهنمای بشریت.
از این گذشته وقتی ادعا میکنید اسلام در مقابله با بردهداری مبارزه تدریجی کرده است, باید پرسید که مبارزه تدریجی اسلام با بردهداری قرار بود چند هزار سال طول بکشد؟؟ اگر اسلام واقعا قصد مبارزه تدریجی با بردهداری را داشته است چگونه است که به این هدف نائل نمیشود و بردهداری در نهایت به دست اسلام ستیزان و کفار الغا میشود، ولی هنوز در میان برخی از مسلمانان و در مهد اسلام هنوز رواج دارد و هیچ مرجع و روحانی دینی مسلمانی در هیچ کتاب و رسالهای از لغو آن سخنی به میان نیاورده است.
بدتر از همه اینکه چرا خود محمد به عنوان پیامبر اسلام و خلفای پس از وی و امامان شیعه, همه و همه برده و کنیز داشته اند که احادیث و روایات نقل شده از آنها موید این ادعاست ؟
اما از جهتی میتوان این حرف را درست دانست، هدف بسیاری از اعراب از پذیرش اسلام تنها دست یافتن به برده ها و ثروتهایی بوده است که از راه غارت دیگران به دست می آمده است، هدف خود پیامبر اسلام نیز چیزی جز سلطه بر دیگران و دست یافتن به ثروت آنها و کنیز و غلام کردن اسرا نبوده است و از آنجا که این غارتها در نهایت موجب گسترش اسلام میشد، میتوان از آخوندها قبول کرد که الغای برده داری به مرگ اسلام ختم میشد، اما نه به دلیل اینکه جامعه بخاطر مخالفت اسلام با برده داری عکس العمل منفی نسبت به این دین نشان میداد بلکه به دلیل اینکه دیگر انگیزه ای برای گرویدن به اسلام باقی نمیماد تا چپاولگران و کشتارگرانی همچون خالد بن ولید به آن بپیوندند.
همانطور كه ديديد اسلام نه تنها به مبارزه تدریجی با برده داری نپرداخته است بلکه اسلام شاید بیش از هر دین و یا باور دیگری به بردهداری وفادار ماند و این رسم غیر انسانی را حیاتی تازه بخشید و در واقع با امضا کردن آن رنگ و بوی الهی به آن داد و حتی راه مبارزه با آن را مسدود کرد.
بايد از آخوندها پرسيد: شما كه بر منابر ترویج دروغ و خرافه فریاد ميزنيد كه اسلام دين برابری و برادريست و اسلام بردهداری را ملقی كرده، بر اساس كدامين آيه قرآن يا حكم فقهی يا حديث نبوی اين حرف را میزنید ؟؟ میتوانید لطف کنید و با رونمایی از حکم لغو برده داری در اسلام, برای همیشه دهان منتقدین اسلام در مورد وجود بردهداری در این دین را ببندید.
اما در مورد آیات بردهداری باید گفت که این مضامین به هیچ صورتی و در هیچ دورهای باطل نشدهاند. تراژدی وقتی رخ میدهد که دوستان مسلمان ما میخواهند دفاع کنند و از خود چیزهایی را در میآوردند که به هیچ وجهی مطابق شریعت اسلامی نیست.
در آیهای که اجازه تجاوز به زنان اسیر یا کنیزان را صدر میکند: وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ* إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ {المعارج:۳۰}
در اینجا ما قید برای حفاظت از شرمگاه داریم. در زبان عربی یکی از عوامل تخصیصی (الا) میباشد. در اینجا لفظ (الذین) عام است و گفته است کسانی که شرمگاهشان را حفظ میکنند در اینجا بدیهی است که (کسانی) هیچ محدودیتی ندارد یعنی هرکسی (طبعا منظور از مسلمانان است) شرمگاهش را حفظ کند پس از این که اینکه, اینجمله که مستثنی تام است تمام میشود، ادات استثنا (الا) برای تخصیص میآید و میگوید مگر, حال میگوییم مگر، چه؟ در جواب باید گفت اینها شرمگاهشان را حفظ میکنند مگر بر ازواجشان و کنیزانشان.
حال کسانی که میگویند این آیه لغو شده است باید به ما چند پرسش را پاسخ بدهند:
۱. کجای این آیه تخصیص خورده است درحالی که بر عمومیت کنیز حکم میکند؟
۲. آیه قرآن نسخ نمیشود مگر با آیه ای دیگر و یا باحدیث. خوب چه آیه ای وجود دارد یا چه حدیثی موجود است که این حکم را نسخ کند؟
۳. آیا اجتهاد مقدم تر است یا نص؟ ممکن است دوستی بگوید فلان عالم گفت که لغو شده است میگوییم که امکان ندارد چون:
الف: از سلف تا خلف نصی وجود ندارد که بگوید این آیه قابل لغو است یا لغو شده است.
ب: اگر نصی هم باشد قابل قبول نیست چون اجتهاد در مقابل نص باطل است.
ج: اگر سلف امت سکوت کرده اند به چه حقی علمای خلف دستور میدهند؟
حال با توجه به این آیه و آیات مشابه و دستوری که در تجاوز به کنیزان داده شده است, سوالی را مطرح میکنم که: بین زن کافر و مسلمان جز عقیده آنها چه تفاوتی وجود دارد که این چنین مسلمین حق تاراج آنها را دارند حتی در صورت داشتن همسر, بدون اجازه و رضایت با آنها همبستر شد؟؟
آیا این حکم وحشیانه میتواند از سوی خدا صادر شده باشد؟؟
آیا همین احکام بردهداری و به رسمیت شناختن آن از سوی اسلام کافی نیست که دریافت این دین با این قوانین ضد انسانی نمیتواند از سوی خدای خالق آمده باشد؟؟؟
ما برای تاکید بر صحت ادعایمان به یکی از سایتهای حوزه رفتیم و از کارشناس این سایت سوالی را در مورد وجود یا عدم بردهداری در اسلام در زمان حال را پرسیدیم. متن پرسش و پاسخ از کارشناس سایت حوزه را در این تصویر میبینید.
به نام خدای ظاهر و باطن
اگر نظرم را منتشر میکنید بگویم زیرا بد به حال شماست جواب های رسای ما ولی به امید اینکه غرورتان به احتمال زیاد سبب انتشار این پیام شود میگویم:
در نخست این رو میگم که اسلام را از روی مسلمان ها بررسی نکنید زیرا چه بسیار مسلمانی که پیرو اسلام نبوده و چه بسیار نامسلمانی که در واقع دارد اسلامی رفتار میکند و اگر شما قصد نقد صادقانه داشته باشید مسلمان ها را نمیاورید وسط چون شاید خطاکار باشند و بلکه فقط به اسلام ایراد میگیرید و گرچه این را نیز انجام دادید ولی آن خطا یعنی سنجش اسلام بر اساس مسلمان ها را نیز به انجام رساندید ولی بحث اصلی اینست اسلام با برده داری مخالف است و خدا نیز علم غیب دارد و میداند که اعراب نمی توانستند این حکم را بپزیرند و البته که اعراب بخاطر تعصبشان سخت تغییر عقیده میداند و این حکم نیز تفاوتی زیاد با حکم های مثالی شما که بعضی از آن نیز مخالف اسلام است و شما گستاخانه موافقت اسلام را در آن بیان کردید ولی در بعضی احکام مثالی شما از جمله اتومبيل و … اسلام حکم نکرد مسلمانی حکم کرد که نباید به آن مسلمان گفت زیرا اسلام مخالف احکام مثالی شماست و یک خطاکار و به ظاهر مسلمان آن را حکم کرد و ولی در حکم برده دار چه? بله اسلام یعنی قرآن یعنی کلام خدا و یعنی خدا با علم غیبی که به تعصب اعراب در این جهالتشان داشت حکم به عدم برده داری نکرد ولی بصورتی دیگر به مخالفت برخاست تا قرآن و کلام حق تحریف نشود به دست مادی پرستان و برای این منظور آزاد کردن برده را قرار داد تا اندک اندک این آزادی ها به اتمام برده ها ختم شود و این حرکت اسلام بود ولی نگفت برده داری کنید و دربند کشیدن را سزاوار ندانست و به شکلی زیرکانه برده داری را با الفاضی دیگر برای اینکه کلام حق تحریف نشود حرام.کرد ولی جهالت شما باعث میشود که اسلام را از روی مسلمان و حتی از روی یک آیه ی قرآن مقایسه کنید زیرا قرآن هیچوقت در یک آیه حرف نمیزند چون اگر حرف کامل در یک آیه یا حتی صفحه بگنجاند مثل کتب های بیشتر ادیان توسط مادی پرستان تحریف میشود و به همین خاطر مجبور است که در چند آیه در چند جای قرآن بطوري که نیاز به تحلیل باشد حرف خود را بیان کند و به این شکل است که قرآن از تحریف نجات پیدا میکند قرآن نمی گوید برده داری حرام است چون تحریف میشود ولی با الفاضی دیگر که سرگروه برده داری داری میشود ،برده داری را حرام میکند اسلام دینی است که تحریف نشد و براى رسیدن به این هدف از این فنون استفاده کرده برای مثال بجای صراحتا آواز لغو را حرام کردن از حرف لغو استفاده کرده و همچنین برای برده داری با مراجعه به قرآن میبینید از الفاضی دیگر استفاده کرده قرآن رئيس جمهور نیست که صراحتا حرام کند چون یک کتاب است که میتواند تحریف شود گ باید از فنونی که گفتم استفاده کند تا مثل برخی از دیگر کتب آسمانی تحریف نشود و اینکه ادیانی مثل زرتشت و کوروش کبیر که احتمال پیامبر بودنش نیز هست این کار را کردند دلیل نمیشود زیرا اسلام کامل کننده است نه نو آورنده و اسلا قصد دارد تا کلام آنها را تکمیل کند آنها بخاطر موقعیتشان توانستند صراحتا بیان کنند و اسلام بخاطر موقیعتش رمزی بیان کرد که البته که درآوردن رمزش کاریست آسان وبا لغات مشابه و تقریبا هم معنا با برده داری حکم لغو برده داری از اسلام را نیز میفهمید که کلمه رمز هم گول زننده است زیرا کاملا واضح و مشهود است حکم لغو برده داری در قرآن فقط نیاز به دقت دارد. شاید بپرسید فرق موقعيت محمد ص و اسلام با کوروش کبیر و زرتشت چه بوده? واضح است پیامبر اسلام دارای قدرت نبوده و هنوز در مورد اسلام کامل نگفته قصد جانش شد و اسلام نیز که دشمنان زیاد دارد و نمیتواند صراحتا حرف بزند چون تحریف میشود و بصورت رمزی میگوید که کمی دقت این رمز بسیار آسان و شیرین را برایتان باز میکند تا هم به مفهوم آن پی ببرید هم به حکمت این رمز که نشان دهنده ی تحریف نشدن این دین است …..امیدوارم نظر من را منتشر کنید زیرا هر کس که اهل اندیشه بود نظرش برمیگردد از گفته های شما که ظاهر را میبینید. خداحافظ به سلامت
شما خوبی استاد . اما نفرمودید افرادی که در پس این رمز بازی های محمد و خداش مورد ظلم و تجاوز قرار گرفتن چی؟ خدای محمد برای اینا چه حکمی داده؟ خدای شما که اینقدر توانا و قادر است چوپان بی سوادی رو تا مرتبه پیامبری بالا بیاره یا از مرگ محمد خبر بده و جاشو با علی عوض کنه چرا به دل اعراب جاهل ننداخته که در مقابل همچین حکمی عکس العمل تندی نشون ندن و بی سر و صدا این قانون هم مثل شراب و … جای خودش رو باز کنه ؟؟ چطور محمد علنا بت هایی رو که اعراب میپرستند رو مورد حمله مستقیم قرار میده و از چیزی نمیترسه اما پای معامله برده که میاد دست خودش و خداش میلرزه؟؟
آیا انسان ها روی بحث های ایدئولوژی بیشتر تعصب دارند یا روی اموالشون ؟ چه الان و چه زمان پیامبر بیشترین تعصبات روی مذهب و ایدئولوژی بوده و هست .
کسی که تونست مذهب یک ملت رو عوض کنه نتونست برده ها که اموالشون بودن رو ازشون بگیره ؟؟؟؟؟
کلا تو ادیان ابراهیمی چند تا جمله در قبح این عمل زشت وجود داره ؟
اگر شما یک کنیز در دست یک مرد عرب مسلملن بودی و می توانست با شما رابطه جنسی ( بدون رضایت شما ) برقرار کنه و یا شما رو به شخص دیگری بفروشه آیا باز هم بر عدالت خدای محمد پا فشاری می کردی؟ این سرنوشت خیلی از دختران ایرانی بود که سالها به عنوان غنیمت جنگی یا پیشکش بین اعراب تقسیم میشدند .
این مسئله و مسائلی از این دست سالهاست که ذهن بنده رو مشغول کرده
خیلی کوتاه عرض می کنم که اگر الله محمد محمد و فرشتگانی که مثلا این قران را آوردن با برده داری مخالفن پس چرا راجع به کیفیت اون صحبت کرده اند
مثلا اینکه در جنگ اگر اسیر زن گرفتید حتی اگه شوهر داشت می توانید فورا با اون زن نزدیکی کنید یا مسائلی شبیه به این
قران میتونست در این مواردی که جامعه پذیرا نبود حداقل خفه بشه یا شرط و شروط بذاره
اصلا اگه امکان پیاده کردن دین الله نبود برای چی نازل شد
چطور الله در مواردی (که گفته شد مثل اینکه میدونست مخالفت با برده داری باعث پیاده نشدن دین میشه ) علم غیب داره و در موارد دیگه نداره
آیا این حرف احمقانه نیست که چون الله میدونست که اگه بگه برده داری ممنوع دیگه کسی مسلمان نمیشه یعنی الله دینی رو فرستاد که اعراب وحشی سوسمار خور برده دار شهوت پرست دزد عیاش آدم کش قمار باز ولد زنا خوششون بیاد و اجرا کنن نه دینی که خودش تو ذهنش بود پس نتیجه اینکه یا الله عقل درستی نداشت واسلام رو جایی نازل کرد که مردم حاضر به پذیرش نسخه اصلی اون نبودن یا الله مجبور بود دین اسلام رو در عربستان بفرسته ولی از اعراب ترسید و نسخه اصلی رو نفرستاد والان این دین دین جعلی اسلامه یا پیامبرش ترسید و دین اصلی رو تو یه جای خدیجه یا عایشه یا یکی دیگه از زنهاش قایم کرد و یا چیزی شبیه اینها و چون اعراب با دین اصلی مخالف بون یه چیزی راست دل اونا فرستاد نه برای دل ما واصلا به فرض که همه اینها که گفتم غلط یکی به من بگه پیامبر الله که میدونست الله جرات فرستادن ورژن اصلی رو نداره والان این اسلام نسخه فیکه چرا خود محمد معصوم و بقیه معصومین به این نسخه فیک عمل کردن و همه خودشون برده داشتن یا در جنگی پیغمبر بزرگ قوم ربرو رو میکشه و شب زن اون شخص رو به چادرش میبره
اميدوارم که با چند بار خواندن این متن به مغلطه ی اینها آگاه شوید و از غلط های املایی هم نخست درخواست بخشش میکنم و نیز درخواست لطف شما برای فکر کردن و خواندن این متن در پناه حق