شاید برای شما هم پیش آمده باشد, که در مورد مهدی و زمان ظهورش سوالاتی در ذهنتان خطور کرده باشد و طبیعتا برای یافتن پاسخ این پرسشها به روایات یا کتابهایی سر زده باشید که در این مورد, مطالبی را عنوان کرده باشند.
ما هم در ۲ مقاله جداگانه برای یافتن پاسخ به سوالاتمان, روایاتی را که در کتب علمای بزرگ اسلام در این زمینه آورده شده برای شما تهیه کرده و با شما عزیزان به اشتراک میگذاریم.
در پایان نیز قضاوت درمورد چگونگی وقوع اتفاقات و وقایع ذکر شده در این دست روایات را به عهده خود شما میگذاریم. در اینجا دو مطلب اساسی داریم که در روایات به آنها اشاره شده، که ما با ذکر روایات مذکور، آنها را در ۲ بخش جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم. الف) خشونت و توحش در برخورد با مخالفان ب) نژاد پرستی و تقسیم بندی انسانها
الف) خشونت و توحش در برخورد با مخالفان
آن چه در این قسمت مورد نظر است، این است که ایشان برای از بین بردن کسانی که در روایات از آنها به نام مخالفین یا دشمنان نامبرده شده، از یک نوع مجازات استفاده نمیکند؛ بلکه برخی از آنان را در جنگ نابود میسازد، حتی فراریان و زخمیان آنان را نیز تعقیب میکند. گروهی را اعدام نموده، خانههایشان را ویران میکند و گروهی را تبعید مینماید و دست برخی را قطع میکند. در واقع هیچ رحم و مروت و جوانمردی در راه و روش و رهبری ایشان جایی ندارد.
۱. جنگ و کشتار
زراره از امام صادق پرسید: آیا روش و سیاست حضرت قائم همانند روش پیامبر خواهد بود؟ امام فرمود: هرگز، هرگز؛ ای زراره! او سیاست پیامبر را در پیش نمیگیرد. پیامبر با ملایمت و نرمی و مهربانی رفتار میکرد!! تا دلها را به دست آورد و مردم با آن حضرت الفت گیرند، ولی حضرت قائم، سیاست قتل را در پیش میگیرد و طبق دستوری که دارد، رفتار میکند و توبه کسی را نمیپذیرد. پس وای بر کسی که با او مخالفت کند. (۱)
حسن بن هارون میگوید: در محضر امام صادق بودم. معلی بن خنیس از حضرت پرسید: آیا هنگامی که حضرت قائم ظهور کند، برخلاف روش امیرمؤمنان در برخورد با مخالفان رفتار میکند؟ امام فرمود: آری، علی ملایمت و نرمش را در پیش گرفت!! چون میدانست پس از او دشمنان بر یاران و شیعیانش چیرگی پیدا میکنند، ولی سیاست حضرت قائم قهر و غلبه و به اسارت گرفتن آنان است، زیرا میداند که پس از او کسی بر شیعیان تسلط نخواهد یافت.(۲)
حضرت رضا میفرماید: هنگامی که قائم ما ظهور کند، جز خون ریختن و کشتن و عرق کردن (۳) در اثر جنگ و تلاش زیاد و خوابیدن بر زین اسبها به سبب پیکارهای فراوان نخواهد بود.(۴)
مفضل میگوید: امام صادق یادی از مهدی به میان آورد. من عرض کردم: امیدوارم که برنامه و حکومت مهدی به آسانی برقرار شود. حضرت فرمود: خیر، چنان نمیشود مگر آن که سختیها بسیاری را ببینید.(۵)
امام صادق میفرماید: علی فرمود: برای من روا بود که فراریان را به قتل برسانم و زخمیان را بکشم، ولی دست به این کار نزدم، برای این که اگر شیعیان قیام کردند، زخمیانشان را به قتل نرسانند، ولی برای مهدی جایز و رواست و زمینه وجود دارد که فراریان را به قتل برساند و زخمیان را نابود گرداند.(۶)
امام باقر میفرماید: اگر مردم میدانستند که حضرت قائم چه برنامهای دارد و چه کارهایی انجام میدهد، اکثر آنان آرزو میکردند که هرگز آن حضرت را نبینند، زیرا حضرت کشتار زیادی میکند و به یقین اولین کشتار را در قبیلهی قریش خواهد داشت. پس از قریش نخواهد گرفت جز شمشیر و به آنان نخواهد داد مگر شمشیر. حضرت مهدی کار را به جایی میرساند که بسیاری از مردم میگویند. این شخص از آل محمد نیست و اگر از اهل بیت پیامبر بود، رحم میکرد.(۷)
نیز آن حضرت میفرماید: حضرت مهدی با برنامهای نو، سنتی جدید و قضاوتی تازه قیام میکند. بر عربها روزگار بسیار سختی خواهد بود و شایسته شأن و موقعیت او جز کشتن دشمنان نیست.(۸) خوب تا اینجا و در این ۸ روایت دیدیم, ایشان جز نشان دادن توحش و آدمکشی کار دیگری انجام نمیدهند، و رسالت او بیشتر انتقام گرفتن از قریشیان است تا هدایت کسی.
۲. اعدام و تبعید
عبدالله مغیره میگوید: امام صادق فرمود: هنگامی که مهدی ظهور کند، پانصد نفر از قریش را ایستاده اعدام میکند. سپس پانصد نفر دیگر را به همین گونه اعدام مینماید و این کار شش بار تکرار میشود. عبدالله میپرسد: آیا تعدادشان به این اندازه میرسد؟ حضرت فرمود: آری؛ خودشان و دوستانشان. (۹)
امام باقر میفرماید: هنگامی که حضرت قائم قیام کند، بر یک یک ناصبیان ایمان را عرضه میکند، اگر به حقیقت، آن را بپذیرند، آنان را رها میسازد وگرنه هر کس که ایمان را نپذیرفت، گردنش را میزند یا از او جزیه میگیرد -چنان که امروز از اهل ذمه میگیرند- و او را به روستاها و آبادیهای دور تبعید میکند.(۱۰)
امام صادق میفرماید: هنگامی که قائم ما ظهور کند، دشمنان ما را از چهرههایشان تشخیص میدهد. آن گاه آنان را از سر و پاهایشان میگیرد و با شمشیر به آنان میزند و آنان را نابود می کند.(۱۱) در این ۳ روایت نیز اعدام و گردن زدن, را به عنوان یکی از اقدامات ایشان معرفی شده.
۳. قطع دست
هروی میگوید: از امام رضا پرسیدم: مهدی پیش از هر کاری به چه چیز خواهد پرداخت؟ حضرت فرمود: در آغاز به سراغ بنیشیبه میرود و دستهای آنان را قطع میکند؛ چون آنان دزدان خانهی خدایند.(۱۲)
امام صادق میفرماید: هنگامی که قائم ما قیام کند، بنیشیبه را دستگیر کرده و دستهایشان را قطع میکند و آنان را در میان مردم میگرداند و اعلام میکند که اینان دزدان خانهی خدا هستند.(۱۳)
نیز میفرماید: نخستین رویارویی، برخورد حضرت با بنیشیبه است. دستهای آنان را قطع میکند و بر کعبه میآویزد و از سوی حضرت اعلام میشود که اینان دزدان خانهی خدایند.(۱۴)
شیبه، در فتح مکه مسلمان گشت و پیامبر او را کلید دار خانه کعبه کرد و طایفهی بنیشیبه تا مدت ها کلید دار و پرده دار خانهی خدا بودند.(۱۵)
مامقانی میگوید: بنیشیبه از دزدان خانه خدایند و إن شاء الله دستهایشان به این جرم، قطع میشود و بر دیوار کعبه آویزان میگردد.(۱۶) باز هم قطع دست و آویزان کردن عده ای که کسی نمیداند چه کسانی هستند. کوته فکرانی که این گونه روایات را نوشتهاند, آیا لحظهای به این فکر فرو رفته بودند که بنی شیبه دیگر وجود نخواهند داشت و جای آنهارا حکام کشور عربستان گرفتهاند؟؟
ب) نژاد پرستی و تقسیم بندی انسانها
هنگامی که مهدی قیام میکند، با گروهها و دستههای گوناگونی برخورد خواهد کرد. برخی از آنان قوم و نژاد خاصی هستند، گروهی پیرو ادیان دیگری غیر از اسلامند و گروهی هر چند به ظاهر مسلمانند، ولی منافقانه رفتار میکنند و یا از مقدس نماهای کج فهمی هستند که با حضرت مخالفت مینمایند و یا پیرو فرقه های باطل میباشند.(۱۷)
۱. قوم عرب
امام صادق میفرماید: آن گاه که قائم ما قیام کند، بین او و عرب و قریش راهی جز شمشیر و جنگ نظامی نخواهد بود.(۱۸)
نیز آن حضرت در حالی که با دست به گلوی خود اشاره میکرد، فرمود: میان ما و عرب راهی جز بریدن سرها نمانده است.(۱۹) شاید مراد، زمامداران و فرمانروایان خودسر آنان است و یا مراد پیروان مذهب دیگر اسلامی باشد.
امام صادق در زمینهی ستیز با قریش میفرماید: هنگامی که حضرت قیام کند… قریش را هدف قرار می دهد. از آنان نمی ستاند جز شمشیر و به آنان نمی دهد جز شمشیر.(۲۰)
شاید مراد از، از قریش نمیگیرد مگر شمشیر، این باشد که قریش از حضرت فرمانبرداری نمیکنند. چنانچه در روایتی آمده: پس از آن که اهل مکه با امام بیعت کردند حضرت نمایندهای از طرف خود منصوب میکند. و به طرف مدینه روانه میشود، ولی در راه اطلاع مییابد که آن نماینده را به قتل رساندهاند، لذا دوباره به مکه باز میگردد و فقط جنگجویان را به قتل میرساند.(۲۱)
در حدیث دیگری حضرت پیامی به مکه توسط نمایندهی خود میفرستد. چون آن نماینده پیام را میخواند بر او حمله ور میشود و او را در بین رکن و مقام ذبح میکنند. در این جا مهدی به یاران خود میگوید: من به شما گفتم: اهل مکه ما را نمیخواهند.(۲۲)
نتیجه گیری:
تا به اینجا ۲۲ روایت را از معتبرترین کتب علمای اسلام آوردیم که در این روایات تنها چیزی که به آن اشاره شده بود, کشتار, توحش, بریدن دست, اعدام و بردن آبروی عده ای در آنها روایت شده بود و در هیچ کدام از این احادیث نه حرفی از صلح و آرامش و نه حرفی از هدایت مردم به راه راست دیده نشد و جالبتر اینکه باز هم کارهای ایشان محدود به همان سرزمین حجاز و محدوده خاورمیانه است و هیچ نامی از باقی نقاط کره زمین و مردم سرزمینهای دیگر به چشم نمیخورد. در قسمت دوم این مقاله به اقدامات جالبتری از این امام غایب در برخورد با طرفداران ادیان دیگر و اقوام و نژادهای مختلف, انجام میدهد, برمیخوریم. (در متن بالا اعدادی که با رنگ قرمز مشخص شده اند, شماره منابعی هستند که در پانویس به آنها اشاره شده است)
تا به اینجا ۲۲ روایت را از معتبرترین کتب علمای اسلام آوردیم که در این روایات تنها چیزی که به آن اشاره شده بود, کشتار, توحش, بریدن دست, اعدام و بردن آبروی عده ای در آنها روایت شده بود و در هیچ کدام از این احادیث نه حرفی از صلح و آرامش و نه حرفی از هدایت مردم به راه راست دیده نشد و جالبتر اینکه باز هم کارهای ایشان محدود به همان سرزمین حجاز و محدوده خاورمیانه است و هیچ نامی از باقی نقاط کره زمین و مردم سرزمینهای دیگر به چشم نمیخورد. در قسمت دوم این مقاله به اقدامات جالبتری از این امام غایب در برخورد با طرفداران ادیان دیگر و اقوام و نژادهای مختلف, انجام میدهد, برمیخوریم. (در متن بالا اعدادی که با رنگ قرمز مشخص شده اند, شماره منابعی هستند که در پانویس به آنها اشاره شده است)
پانویسها:
۱) عن زراره، قلت لأبی جعفر: أیسیر القائم بسیره محمد، قال: هیهات هیهات!! یا زراره؛ ما یسیر بسیرته، إن رسول الله سار فی أمته باللین، کان یتألف الناس، و القائم یسیر بالتقل، ذبکل مر فی الکتاب الذی معه أن یسیر بالقتل و لا یستتیب أحداً، ویل لمن ناوا. نعمانی، غیبه، ص ۲۳۱؛ عقد الدرر، ص ۲۲۶؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۳۹؛ حلیه الابرار، ج۵، ص ۳۲۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۵۳٫
۱) عن زراره، قلت لأبی جعفر: أیسیر القائم بسیره محمد، قال: هیهات هیهات!! یا زراره؛ ما یسیر بسیرته، إن رسول الله سار فی أمته باللین، کان یتألف الناس، و القائم یسیر بالتقل، ذبکل مر فی الکتاب الذی معه أن یسیر بالقتل و لا یستتیب أحداً، ویل لمن ناوا. نعمانی، غیبه، ص ۲۳۱؛ عقد الدرر، ص ۲۲۶؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۳۹؛ حلیه الابرار، ج۵، ص ۳۲۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۵۳٫
–
البته روایات دیگری داریم که مفادش این است که: یصنع کما صنع رسول الله به، یهدم ما کان قبله کما هدم رسول الله أمر الجاهلیه و یستأنف الإسلام جدیداً. النعمانی، الغیبه، ص ۳۲۰؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۵۲؛ حلیه الابرار، ج۵، ص ۳۲۳٫
۲) عن الحسین بن هارون، قال: کنت عند أبی عبدالله: جالساً، فسأله المعلی بن خنیس: أیسیر المهدی إذا خرج بخلاف سیره علی قال: « نعم، و ذلک أن علیا سار باللین و الکف، لأنه علم أن شیعته سیظهر علیهم بعده، و أن المهدی إذا خرج سار فیهم بالبسط و السبی و ذلک. أنه یعلم أن شیعته لن یظهر علیه من بعده أبداً. برقی، محاسن، ص ۳۲۰؛ کافی، ج۵، ص ۳۳؛ علل الشرائع، ص ۱۵۰؛ التهذیب، ج۶، ص ۱۵۵؛ وسائل الشیعه،ج۱۱، ص ۵۷؛
۳) مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص ۵۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۳، ص ۱۰۱٫
۳
۴) عن الرضا: لو قد خرج قائمنا، لک یکن إلا العلق، و العرق، و النوم علی السروج. نعمانی، غیبه، ص ۲۸۵؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۴۳٫
۵) عن المفضل بن عمر، سمعت أبا عبدالله و قد ذکر القائم، فقلت: إنی لأرجوا أن یکون أمره فی سهوله: فقال: « لا یکون ذلک حتی تمسحوا العرق و العلق ». نعمانی، غیبه، ص ۲۸۴؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۴۳٫
۶) عن أبی عبدالله: أنه قال: إن علیاً قال: کان لی أن القتل المولی، و أجهز علی الجریح، ولکنی ترکت ذلک للعاقبه من أصحابی إن خرجوا لم یقتلوا، و القائم له أن یقتل المولی، و یجهز علی الجریح ». نعمانی، غیبه، ص ۲۳۱؛ ر.ک: التهذیب، ج۶، ص ۱۵۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص ۵۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص ۵۴٫
۷) الباقر: لو یعلم الناس ما یصنع القادم إذا خرج لأحب أکثرهم أن لا یروه مما یقتل من الناس. أما إنه لا یبدأ إلا بقریش. فلا یأخذ منها إلا السیف، و لا یعطیها إلا السیف حتی یقول کثیر من الناس »: لیس هذا من آل محمد لو کان من آل محمد لرحم:. نعمانی، غیبه، ص ۲۳۱؛ عقد الدرر، ص ۲۲۷؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۵۴٫
۸) الباقر: یقوم بأمر جدید و سنه جدیده و قضاء جدید، علی العرب شدید، و لیس من شأنه إلا التقل. بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۴۹٫
۹) عن أبی عبدالله: إذا قام القادم من آل محمد، أقام خمسمائه من قریش. فضرب أعناقهم ثم أقام خمسمائه [فضرب أعناقهم ثم خمسمائه ] أخری، حتی یفعل ذلک ست مرات. قلت: و یبلغ عدد هولاء هذا: قال: نعم، منهم و من موالیهم. مفید، ارشاد، ص ۳۶۴؛ روضه الواعظین، ج۲، ص ۲۶۵؛ کشف الغمه، ج۳، ص ۲۵۵؛ صراط المستقیم، ج۲، ص ۲۵۳؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۷، ۳۴۹٫
۱۰) عن أبی جعفر: إذا قام القائم عرض الایمان علی کل ناصب، فإن دخل فیه بحقیقه، و إلا ضرب عنه، أو یؤدی الجزیه، کما یؤدیها الیوم أهل الذمه، و یشد علی وسطه الهمیان و یخرجهم من الأمصار إلی السواد. کافی، ج۱، ص ۲۲۷؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۴۵۰؛ مرآه العقول، ج۲۶، ص ۱۶۰؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۷۵٫
۱۱) عن الصادق: لو قام قائمنا یعرف أعداءنا بسیماهم. فیؤخذ بنواصیهم و أقدامهم یخبط هو و أصحابه بالسیف خبطاً. احقاق الحق، ج۱۳، ص ۳۵۷؛ المحجه، ص ۴۲۹٫
۱۲) عن الهروی، قلت لأبی الحسن الرضا: بأی شیء بیدأ القائم منک إذا قام؟ قالک: یبدأ ببنی شیبه فیقطع أیدیهم؛ لأنهم سراق بیت الله عزوجل. عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۲۷۳؛ علل الشرایع، ج۱، ص ۲۱۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۱۳٫
۱۳) عن أبی عبدالله: أما إن قائمنا لو قد قام لقد أخذ بنی شیبه و قطع أیدیهم، و طاف بهم، و قال: هولاء سراق الکعبه. علل الشرایع، ج۲، ص ۹۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۱۷٫
۱۴) عن الصادق: ووو فأول ما یبدأ ببنی شیبه، فیقطع یدیهم و یعلقها فی الکعبه و ینادی منادیه: هولاء سراق الکعبه. نعمانی، غیبه، ص ۱۶۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۵۱، ۳۶۱٫
۱۵) اسد الغابه، ج۳، ص ۷، ۳۷۲٫
۱۶) تنقیح المقال، ج۲، ص ۲۴۶٫
۱۷) قبلی،شماره ۶، ص ۳۵۵٫
۱۸) عن أبی عبدالله: إذا خرج القائم لم یکن بینه و بین اللعرب و قریش إلا السیف. غیبه النعمانی، ص ۱۲۲٫
۱۹) عن أبی عبدالله: ما بقی بیننا و بین العرب إلا الذبح، و أمأ بیده إلی حلقه ». نعمانی، غیبه، ص ۱۲۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۵۵٫
۲۰) عن الصادق: فإذا قام … ثم یتناول قریشاً… فلا یأخذ منها إلا السیف و لا یعطیها إلا السیف ». نعمانی، غیبه، ص ۱۶۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۵۵٫
۲۱) یبایع القائم بمکه علی کتاب الله و سنه رسوله و یستعمل علی مکه، ثم یسیر بنحو المدینه فیبلغه دن عامله قتل، فیرجع إلیهم فیقتل المقاتله و لا یزید علی ذلک. بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۰۸٫
۲۲) عن أبی جعفر: یقول القائم لأصحابه: یا قوم إن أهل مکه لا یریدوننی و لکنی مرسلٌ إلیهم لاحتج علیهم بما ینبغی لمثلی أن یحتج علیهم، فیدعو رجلاً من أصحابه، فیقول له: إمض إلی مکه، فقل: یا أهل مکه أنا رسول فلان إلیکم و هو یقول لکم: إنا أهل بیت الرحمه، ومعدن الرساله و الخلافه. و نحن ذریه محمد و سلاله النبیین، و إنا قد ظلمنا و اضطهدنا، و قهرنا و اینز حقنا منذ قبض نبینا إلی یومنا هذا. فنحن نستنصرکمفانصرونا… فإذا تکلم هذا الفتی بهذا الملام أتوا إلیه فذبحوه بین الرکن و المقام، وهی النفس الزکیه، فإذا بلغ ذلک الإمام، قال لأصحابه: ألا آخبرتکم أن أهل مکه لایریدوننا…. همان، ص ۳۰۷٫
به خدا قسم که حماقت و جهالت انسان را پایانی نیست.
خودت دوختی و خودت بریدی .کهشما واقعا مرد تحقیق و حقیقت هستی باید با رجال ثابت کنی که روایت ها صحیح اند. این اولین اشتباه شما.درثابت کردن مطالب
، ولی حضرت قائم، سیاست قتل را در پیش میگیرد و طبق دستوری که دارد، رفتار میکند و توبه کسی را نمیپذیرد. پس وای بر کسی که با او مخالفت کند. (۱)
امام باقر میفرماید: هنگامی که حضرت قائم قیام کند، بر یک یک ناصبیان ایمان را عرضه میکند، اگر به حقیقت، آن را بپذیرند، آنان را رها میسازد وگرنه هر کس که ایمان را نپذیرفت، گردنش را میزند یا از او جزیه میگیرد -چنان که امروز از اهل ذمه میگیرند- و او را به روستاها و آبادیهای دور تبعید میکند.
این دو روایت با هم تناقص دارند. بالاخره مهدی توبه را قبول نمی کند یا ایمان را عرضه می کند اگر قبول نکردند. آنها را می کشد.
درضمن ۲۰۰ نفر ۵۰۰ نفر همه انسان های دنیا نیستند .امام وقتی ظهور می کنند با سردمداران ظالم و ستمکار مبارزه می کند نه همه مردم.به نظر شما تو همین کشور ما که خیلی از علما و آخوندها به ظلم حق مردم ردم را می خورند اینها حرف حالیشون می شه تازه .این جور آدمها باید مجازات هم بشوند و به سزای اعمال خود برسند . ما روایت داریم که اولین کسانی که به جنگ امام می روند از مساجد به جنگ ایشان می روند . چرا؟مام زمان سلام الله علیه با ائمه الکفر می جنگد که این دستور قرآن است. نمی شود گفت مبارزه با کسانی مثل تروریست ها و گرو های تکفیری خشونت است. اینها امنیت را از جامعه گرفته اند و این مبارزه پسندیده است.تازه این جنگ ها خیلی کوتاه است و با کسانی هست که به مرد ظلم می کنند و حاضر نیستند به حق خود قانع شوند.تازه امام زمانی ظهور می کند که جنگ حداقل خاورمیانه را پر کرده چرا این احادیث خروج سفیانی و یا شیصبانی را نمیاری که چقدر کشتار انجام میدهد. و امام با این گونه اشخاصی جنگ دارد.
امام باقر (ع) : سفیانی خروج نمی کند مگر اینکه قبل از آن شیصبانی در سرزمین عراق خروج کند . او چون جوشیدن آب از زمین می جوشد و فرستادگان و نمایندگان و واردین بر شما را به قتل می رسانند. بعد از آن در انتظار خروج سفیانی و ظهور قائم باشید.
منابع
عصر ظهور – علی کورانی ص ۱۳۴
بحار الانوار ج ۵۲ ص ۲۵۰
غیبت نعمانی ص ۲۰۴ و ۱۶۲
نوائب الدهور و علائم الظهور ص ۳۹۲
اصول کافی ج ۱ ص ۳۷۰
بشارت الاسلام ص ۱۰۷
روزگار رهایی ص ۱۱۰۵
معجم احادیث امام المهدی ج ۳ ص ۲۶۸
امیر المومنین(ع) در خطبه ای میفرمایند:
سفیانی بخاطر بغض و کینه و عداوتی که با آل محمد(ص) دارد هر کس را بیابد که نام او محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین، جعفر، موسی، فاطمه، زینب، مریم، خدیجه، سکینه و رقیه باشد به قتل میرساند تا جاییکه افرادش را به شهرها میفرستد و بچههای کوچک و اطفال خردسال را پیش او جمع میکنند و او دستور میدهد تا روغن زیتون را به جوش آورند و آن بچه های کوچک به او میگویند اگر پدران ما با تو مخالفت میکنند گناه ما چیست؟ او اعتنا نمیکند و هر کس که آن نامها را داشته باشد میجوشاند.
-یزدی حائری، علی، الزام الناصب فی اثبات الحجت الغائب، بیروت، اعلمی، ۱۹۸۴ م، چاپ پنجم، ج ۲، ص ۱۹۹
سفیانی پس از تثبیت حکومتش شروع به دشمنی و کینه ورزی نسبت به شیعیان کرده و فجایع وحشتزا و مرگباری را بوجود میآورد به گونهای که امام صادق علیه السلام در این زمینه میفرماید: «منادی او ندا میدهد که هر کس سر یک تن از شیعیان را بیاورد هزار درهم پاداش اوست و در این هنگام همسایه به همسایه حمله برده و میگوید این شخص از شیعیان است پس گردن او را میزند و هزار درهم جایزه میگیرد»
شیخ طوسى، محمد بن الحسن ؛ الغیبه، قم، مؤسسه معارف اسلامى، ۱۴۱۱ هجرى قمرى، ص ۴۵۰
بحار الانوار، همان ، ج ۵۲، ص ۲۱۵ و ۲۱۹
سپس عراق را وحشت فراوان فرا میگیرد و پس از آن وارد زوراء -که همان بغداد است، میشوند و دست به کشتار وسیعی میزنند. امام صادق(ع) در این رابطه میفرمایند: تا سه روز همه چیز را مباح اعلام می کند و شصت هزار نفر را میکشد و خانه هایشان را ویران میکند و بعد از آن تا هجده روز اموال آنان را بین خود تقسیم میکنند
منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، همان، ج ۳، ص۴۲۵
امیرالمومنین(ع) در ادامه میفرمایند: سفیانی ۶۰ هزار نفر را به خاک و خون میکشد و هر کس نامش محمد، علی،حسن، حسین ،فاطمه،جعفر،موسی ، زینب،خدیجه و رقیه باشد بیرحمانه میکشد.
سفیانی دستور به زنا میدهد و سربازانش شکم های زنان را میشکافند و کودکان را بیرون میکشند. اینجاست که فرشتگان پریشان حال میشوند و خداوند فرمان ظهور حجت را که از نسل من است ، میدهد. بی درنگ خبر ظهور حجت در سرتاسر گیتی پخش میشود. (الزام الناصب ص۱۸۰ – امام مهدی از ولادت تا ظهور،باب جنبش ارتجاعی سفیانی)
بله این جنگ موقتی خوا هد بود و ۶ ماه کلا به طول خواهد انحامید.
اما شما واقعا انسان عادلی هستید چرا احدیث آسایش و برکات حکومت بعد از ظهور را نمیارید. معلومه که شما فقط با یک چشم میبینی و چون عقده حقارت دارید یک طرفه به قاضی میرید:
آنگونه كه اشاره شد، در شماری از حدیثهای اسلامی به برخی از زوایای اجرای عدالت پرداخته شده است؛ البته باید گفت: چون این مطالب به شكلهای گوناگون ارائه شده، در ابتدا به نوعی ناهمخوان جلوه میكنند؛ مانند اینكه در برخی از احادیث، تقسیم مساوی اموال میان مردم مورد تأكید قرار گرفته است.
أَبشِروا بالمهدیِّ… و یُقَسِّمُ المالَ صحاحاً بالسّویّة… (۲۳)؛
بشارت باد بر شما مهدی… كه مالها را (میان مردم) به طور مساوی تقسیم میكند… .
از دیگر سو، شماری دیگر از احادیث، گویای این هستند كه امام مهدی (علیه السلام) تقاضای مالی افراد را با بخششی نامحدود پاسخ میدهد و هركس، به هر اندازهای توان دریافت داشته باشد به وی عطا خواهد كرد؛ ترمذی از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) چنین نقل كرده است:
… فیجیء إلیه رجلٌ، فیقول: یا مهدیّ! أَعطنی أَعطنی، قال: فیَحثی له فی ثوبِه ما استَطاعَ أن یَحمِلَه (۲۴)؛
افرادی به نزد مهدی میآیند و از وی درخواست كمك میكنند كه وی تا آنجا كه آنان بتوانند حمل كنند، به آنها میبخشد.
بخشی دیگر از روایتها میگویند كه آن حضرت تقاضای مالی افراد را بیپاسخ نمیگذارد و هركسی كه چنین درخواستی داشته باشد حضرت به اندازهای، به وی بخشش خواهد كرد؛ چنانكه از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) نقل شده است:
یكون فی أمتّی المهدیّ… فیقومُ الرجلُ، فیقول: یا مهدیُّ! أَعطنی، فیقول: خذ (۲۵)؛
مهدی در امت من خواهد بود… شخصی به پا خیزد و گوید: ای مهدی! (مالی) به من ببخش و مهدی گوید: بگیر!(مالی به وی میدهد).
و بالأخره در چند حدیث دیگر بینیازی مردم ذكر شده تا آنجا كه بخشش امام مهدی (علیه السلام) را به بیتالمال باز میگردانند و آن را نمیپذیرند (۲۶)و نیازمندی برای دریافت كمك پیدا نمیشود. (۲۷)
23.ر.ك: هیتمی، الصواعق المحرقه، ج۲، ص ۴۷۹، متقی هندی، كنزالعمّال، ح۳۸۶۵۳، مقدّسی شافعی، عقد الدرر، باب۳، ص ۶۶-۶۷، و صدوق، كمال الدین، ج۲، ح۵۷۸.
24.ترمذی، الجامع الكبیر، ح۲۲۳۲ و متقی هندی، كنزالعمال، ح۳۸۶۵۴.
25.ابنماجه، سنن، ح۴۰۸۳، نعمانی، غیبت، ص ۹۲، ح۲۳، سیوطی، الحاوی للفتاوی، ج۲، ص ۲۱۶ و كنجی شافعی، البیان فی أخبار صاحب الزمان، باب۲۳، ح۵۸، ص ۹۴.
26.احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص ۳۷ و ۵۲.
مام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیهی شریف:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ…وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً» (۳۶)؛
خداوند به كسانی از شما كه ایمان آورده و كارهای نیك انجام داده اند… وعده داده است… كه حتماً آنان را در این سرزمین، جانشین [ خود] قرار دهد… و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند.
میفرماید: «نَزَلت فی القائمِ و أصحابه» (۳۷) یعنی وعدهی خداوند در برطرف شدن خوف و وحشت از مؤمنان، و تبدیل آن به امنیت و سلام، در زمان ظهور آن حضرت، مصداق كامل مییابد و انسانها در آن موعد شریف است كه میتوانند با قلبی آسوده و فارغ از هرگونه دغدغه، سر بر این آرامش بگذارند و زندگانی دنیا را به دور از دلهرههای خطرآفرین ببینند.
در حكومت حضرت مهدی (علیه السلام) با برنامهریزی دقیقی كه انجام میشود، در مدت كوتاهی، امنیت در همهی زمینهها به جامعه بازمیگردد و مردم در محیطی پر از امنیت به زندگی خود ادامه میدهند، راهها امن میشود، مردم در امنیت كامل قضایی به سر میبرند به گونهای كه دیگر كسی از ترس اینكه ممكن است حقش پایمال شود، كمترین بیمی ندارد.
ابنحماد از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) نقل كرده است:
…(مهدی) جهان را پر از عدل و داد میكند تا جایی كه مردم را به فطرت اولیشان باز میگرداند، نه خوابیدهای را بیدار میكند و نه خونی را (به ناحق) میریزد. (۳۸)
در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) چنین آمده است:
به خدا سوگند (یاران مهدی) آن اندازه میجنگند، تا خدا به یگانگی پرستیده شود و به او شرك نورزند تا آنجا كه پیرزنی سالخورده و ناتوان از این سوی جهان به آن سوی جهان رهسپار میشود و كسی متعرض او نمیگردد. (۳۹)
چگونگی ایجاد امنیت
تحقق امنیت آن هم با این گستردگی چگونه به دست میآید؟
در پاسخ به این پرسش لازم است نخست به عوامل امنیتزدا توجه شود و در پی آن به چگونگی تحقق امنیت در عصر امام مهدی (علیه السلام) نگریسته شود.
عوامل از بین برندهی امنیت را میتوان در چند نكته خلاصه كرد:
1. فقر و محرومیت، كه باعث میشود افراد، برای مقابله با این وضعیت دست به اقدامات مُخِل امنیت همانند دزدی، راهزنی و قتل بزنند و عرصه را هم بر خود و هم بر دیگران تنگ نمایند تا شاید از لحاظ اقتصادی به حالت مطلوب و مناسبی دست یازند.
2. سستی و یا نبود ایمان به خداوند؛ این هم یكی از زمینههای ارتكاب اعمالی است كه باعث بر هم زدن امنیت جامعه میشود و میتواند پدیده ناامنی را به دنبال داشته باشد.
3. ضعیف بودن حاكمیت و ناتوانی آن از تعقیب مجرمان كه این هم از دیگر عوامل بروز ناهنجاریهای اجتماعی و به دنبال آن دامن زدن به زمینههای ناامنی میباشد. اگر حاكمیتی از اقتدار و توانمندی لازم برخوردار نباشد، در این میان تبهكاران، عرصهدار میدان شده و باعث هرج و مرج و ناامنی در اجتماع میشوند.
وقتی به حكومت امام مهدی (علیه السلام) و فلسفهی آن و اقداماتش توجه میشود خود به خود این عوامل و زمینههای ناامنی از بین میرود. هرگاه نیازمند و فقیری نباشد و مردم در رفاه مناسب باشند و از دیگر سو، تقوا و خداپرستی بر جامعه حكمفرما شود و حاكمیت نیز در مجازات تبهكاران توانمند باشد، طبیعی است كه اثری از هیچ نوع ناامنی دیده نمیشود و به همین سبب است كه حتی اگر در خصوص پیدایش امنیت در آن عصر، حدیث ویژهای هم وجود نداشت، به راحتی، امنیت كامل و فراگیر در عصر ظهور و حاكمیت امام مهدی (علیه السلام) قابل اثبات بود. بنابراین، با توجه به این شرایط، میتوان ادعا كرد بهترین حالت امن و سلام، در دولت امام مهدی (علیه السلام) به دست خواهد آمد.
هـ) احساس بینیازی مردم و از بین رفتن كینهها
هرچند در عصر ظهور نعمتهای مادی به سر حد نهایی خود میرسد و مردم در آن زمان به صورت كامل از این نعمتها برخوردار میشوند، در این میان بركات معنوی و روحی نیز وجود دارد كه ارزش آنها به مراتب میتواند از بهرههای مادی بیشتر باشد، از جملهی آنها حس بینیازیِِ مردم در دورهی امام مهدی (علیه السلام) است كه در حدیثهای زیادی بر آن تأكید شده است.
روشن است كه چنین حالتی در انسان، رضایتمندی درونی و آرامش خاطر را به دنبال دارد و انسانی كه چنین روحیهای دارد، احساس عزت نفس و بزرگی میكند.
احمد بن حنبل از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) چنین روایت میكند:
أُبَشّرُكم بالمهدیِّ… و یَملأُ اللهُ قلوبَ أمّةِ محمّد غنیً… (۴۰)؛
شما را به مهدی بشارت میدهم… (به هنگام ظهور او) خداوند دلهای امت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) را سرشار از بینیازی میكند… .
سیدبنطاووس نیز چنین نقل میكند:
زمانی كه حضرت مهدی (علیه السلام) قیام كند، خداوند، غنا و بینیازی را در دل بندگانش مینهد، به گونهای كه حضرت اعلام میكند، هركسی به مال و ثروت نیاز دارد بیاید، ولی كسی قدم جلو نمیگذارد. (۴۱)
كینه خصلتی است كه باعث پدید آمدن بسیاری از مشكلات در روابط اجتماعی انسانها میشود و موجب از بین رفتن ارتباطات میشود و نیز تیرگی عواطف فامیلی را به دنبال خواهد داشت، به هنگام ظهور امام مهدی (علیه السلام) این خصلت زشت، به كلی رخت برمیبندد و محبت، همدلی و برادری جای آن را میگیرد.
صدوق از امام علی (علیه السلام) چنین روایت كرده است:
… لو قد قامَ قائمُنا… لذَهَبت الشّحناءُ من قلوبِ العبادِ… (۴۲)؛
هنگامی كه قائم ما قیام كند… كینههای بندگان (از یكدیگر) زدوده خواهد شد.
نعیم بن حماد از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) در این باره چنین نقل كرده است:
… در آن روزگار، كینهها و دشمنیها از دلها زدوده خواهد شد. (۴۳)
36.نور (۲۴) آیهی ۵۵.
37.نعمانی، همان، ص ۲۴۱، ح۳۵.
38.ابنحماد، الفتن، ص ۲۵۲، ح۹۸۵.
39.طبرانی، المعجم الكبیر، ج۸، ص ۱۷۹ (به نقل از: نجم الدین طبرسی، چشماندازی از حكومت مهدی، ص ۲۱۴).
40.احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص ۳۷ و مقدسی شافعی، عقد الدرر، باب۸، ص ۲۱۹ و متقی هندی، كنزالعمّال، ج۱۴، ح۳۸۶۵۳.
41.ابنطاووس، الملاحم و الفتن، ص ۶۴.
42.صدوق، خصال، ج۲، ص ۶۲.
43.ابنحماد، الفتن، ص ۲۶۲.
نتیجه :۱-این جنگ ها فقط با هدف ایجاد صلح آن هم و فقط با رهبران ظالم انجام خواهد شد۲-بعد از مدت کوتاه جنگ که مقدمات آماده شد مردم در صلح و ایمنی خواهند بود۳-نسبت به علم احادیث جاهلید . نمی دانید که هر چی تو کتاب های دینی پیدا کردید مورد پذیرش نیست و باید بررسی بشه هم با منطق و هم با علم رجال ۴- اینکه هدف شما از این سایت بحث علمی و یافت حقیفت نیست. بلکه فقط میخواهید عقاید خودتون را به مرد تحمیل کنید یا مزدور هستید و .. .آن هم با پوشاندن حقایق و تلبیس .
سلام عزیزم خسته نباشی.
ببین عزیزم با کپی کردن هیچ چیزی درست نمیشه.
مطالبتو یکی یکی بیار با هم به پیش بریم وگرنه با کپی کردن صدتا سند هیچ چیزی به پیش نمیره.
ببین مدعای کلی این است که امام زمان مهدی فرزند حسن عسگری صرف نظر ار وجود یا عدم وجود صلح نمی اورد.
شما اگر مدعی هستی صلح می اورد بر ادعای شیعه از کتب شیعه ۱ سند صحیح بیار که امام زمان مهدی فرزند حسن عسگری صلح می اورد.
من منتظرم سندتو بیاری.خواهشا یک سند بیار با هم جلو بریم بعد که تموم شد یک سند دیگه بیار.
سپاس
همش که کپی نیست . فقط روایت هایی که اوردم کپی کردم. مگر اشکالی داره. مهم مطلبی که آورده شده.
نه عزیزم منظور من این نبود.
ببین من میگم یکی یکی با هم جلو بریم.
ما مطابق کتب شما روایاتی بر جنایات امام زمان که میخواهد انجام دهد اوردیم.
من شما را تحدی می کنم ۱ روایت صحیح از کتب شیعه بیاورید که امام زمان صلح میاورد و باز هم عرض می کنم صرف نظر از وجود یا عدم وجودش.
فکر کردی کسی که بالا مطالب را آورده رفته سند یابی کرده در ضمن من خواستم بگم اگر طرف مطلبی را میاره باید دو طرف را هم ببینه . یک طرفه قاضی نره. هواستم بگم که چرا احادیثی که مربوط به صلح نیاوردی؟ همش رفتی دنبال جنگ و ستیز .در ضمن شما شیعه هستید یا سنی سند میخای
خودت فهمیدی چی گفتی ??
از بحث منحرف نشو
ببین شما یک سند صحیح از کتب شیعه بیار که امام زمان مهدی فرزند امام حسن عسکری زمانی که ظهور می کند صلح به همراه خود میاورد.
بی صبرانه منتظرم.
آقا سعید عزیزم
من شما را تحدی می کنم بر صلح امام زمان که مدعی اون هستی یک سند صحیح از کتب شیعه بیاری.
عزیزم لطفا طومار و اوراق کپی پیست نکن
.
فثقط یک روایت صحیح بذار.
منتظرم
روایاتی که تا اینجا آورده شده رو نگاه کنید تعدادشون ۲۰ تا گذشته یعنی به حد تواتر معنوی رسیده و روایت متواتر قطعی الصدور هست و فوق صحیح هست و حتی منکرش کافر هست
لذا مطالب سایت جنایات امام زمان خیالی شما رو طبق روایات خود شما ثابت کرده
اولا تواتر و تعدد طرق روایاتی که مدیر سایت در مورد جنایتکار بودن مهدی شیعه آورده ثابت است
اما روایاتی که در باب سفیانی آوردید و گفتید چرا به آن نمیپردازید واقعا چه ربطی دارد؟ خب این روایاتی که در پست هست هم نشان میده که مهدی هم بد تر از سفیانی جنایت میکنه خب گفتن از جنایات سفیانی آیا جنایات مهدی شما رو جبران میکنه؟؟
اما روایاتی که در باب عدل مهدی آوردید و درش گفته شده خون کسی ریخته نمیشه و… اینها از مصادر اهل سنت آوردید! مهدی ای که در مصادر اهل سنت در موردش بحث شده صد و هشتاد درجه با مهدی تشیع فرق داره
مهدی اهل سنت هنوز به دنیا نیومده اما مهدی شما به دنیا آمده و الان هم به غیبت رفته! خب اول اینکه از مصادر خودتون سند بیارید
دوم اینکه اگر به فرض هم تونستید بیارید در مقابل این روایات متواتر، شاذ و بی اعتبار خواهند بود
سعید ؛ یعنی واقعا شما در سال ۲۰۱۶ این چرندیات را میخوانی و به آنها اعتقاد داری ؟ خواهشا یک بار دیگه بدون تعصب خودت اونا رد بخوان د یه سوال ازت دارم : میخوای بدونی یه بی خدا چجوری به داستان تدین و مذهب نگاه میکه ؛ به موش پرستان و گاوپرستان نگاه کن و بگو به نظر تو اعمال اونا چقدر مضحک و مسخره اس ؟ به همون اندازه اعتقادات و مراسم های مسلمانان ، مسیحیان و یهودیان و ……. برای ما مسخره و مضحک هستند
با درود
به نظر من حقیر طرفداران مهدی روایاتی اوردن مبنی بر اینکه مهدی غیر از جنگ و خونریزی بسیار زیاد و فجیع طالب صلح نیز هست البته که کله این داستان رو فقط یه رویا میدونم
ما هنوز قسمت های دیگر روایات را نیاورده ایم
که پس از آوردن این روایات متوجه خواهید شد که صلح مذکور چگونه است
سلام
اولا این سایت نقد اسلام نیست بلکه نقد شیعه هست .
دوما روایت هایی که مطرح کردید ضعیف هستند . برو از مولوی خودتون یک روایت صحیح پیدا کن و بیار . ما منتظر شما هستم / جناب دکتر
تلگرام:vahid_mom
ایمیل dehmojtaba@yahoo.com
تا وقتی احمق های لجبازی مثل تو وجود دارند سایه ظلم و جهل و خرافه از روی سر این مردم کنار نمیره.آخه آدم نفهم توی قرن بیست و یکم تو هنوز منتظر امام زمانی که بیاد و همه رو مسلمان کنه.هنوز منتظری که دنیا رو یک عرب سوسمار خور پر از عدالت و صلح بکنه.واقعا متاسفم برای تو امثال تو.
منظورم سعید و امثال سعید هست.که حتی وقتی حقایق این دین اهریمنی با ذکر دلیل و سند هم بهشون عرضه میشه باز حاضر نیستن دست از خریت و حماقت بردارن
پاسخ به شماره ۱۱ الشورکی
حاجی راستی راستی شور کردی خخخخخخخ
گفتی اینجا سایت نقد اسلام نیس و نقد شیعه هست
من اعتراف شما را تحسین می کنم شما با این اعتراف نشان دادی شیعه جزوی از اسلام نیس و شیعه را خارج از اسلام بردی.
دوما فرمودی این روایات ضعیف هستند.
من تحدی می کنم ۱ روایت صحیح مطابق تعریف حدیث صحیح نزد شیعه بر وجود یا تولد امام زمان بیاری و تحدی می کنم با همان مبنا یک روایت بیاری مبنی بر اینکه امام زمان صلح می اورد.
همین که قبول کردید با توجه به روایاتی که اوردید پس قبول کردید که طبق اعتقاد شیعه مهدی موعود ظهور خواهد کرد بنابر این از امامان دیگر هم حدیث اوردید بنابر این یعنی ۱۱ امام قبل رو هم قبول دارید از اون طرف میگید امام دوازدهم خرافات هست از طرف دیگه میگید امام دوازده اینطوری عمل میکنه دارید الزایمر میگیرید
دوست نازنین ما با استناد به کتبی که برای مسلمانان قابل قبول و دارای اعتبار میباشد به عمق خرافات و جهل این دین میپردازیم. صرف اینکه ما روایاتی را مینویسیم دلیل بر پذیرش آن نیست. و این در تمام کتب یا مقالات انتقادی رواج دارد. عجیب است که این مساله ساده را نمیدانید.