مادهی ۴ اعلاميه جهانی حقوق بشر هيچ كس را نبايد در بردگی يا بندگی نگاه داشت. بردگی و دادوستد بردگان به هر شكلی كه باشد، ممنوع است.
نوع ديگر طبقه بندی انسانها در اسلام، تقسيم انسان به برده و آزاد است. بردگی نيازی به تعريف ندارد. برده يك كالاست كه خريد و فروش میشود. به ارث برده ميشود. دائما به كار اجباری برای مالكش مشغول است. از اكثر حقوق انسانی محروم است در مقابل خطاها تنبيه بدنی و روحی میشود و در مقابل كار اجباری و نوكری لقمه نانی دريافت ميكند. پيامبر اسلام، اكثر صحابه و همهی امامان شيعه مالك غلام و كنيز بودند و در اينمورد احاديث و روايات فراوانى موجود است. مخصوصا
در زمان عمر و عثمان رقم بردگان بعضی صحابه به بيش از هزار ميرسيد. ده ها آيه ی قرآن و صدها حديث در مورد احكام بردگی وجود دارد كه به نمونه ی كوچكی از آنان می پردازیم.
۱) عدم تساوی برده و ارباب خواست خداست.
– واللّه فَضلَ بعضَكُم علَى بعضٍ في الْرزق فَما الذينَ فُضلُوا بِرَآدي رزقهِم علَى ما ملَكَت أيمانُهم فَهم فيه سواء أفَبِنعمةِ اللّه يجحدون (نحل ۷۱)
ترجمه: و خدا بعضى از شما را در روزى بر بعضى ديگر برترى داده است وكسانى كه فزونى يافته اند روزى خود را به بردگان خود نمیدهند مبادا در آن با هم مساوى باشند آيا باز نعمت خدا را انكار مىكنند.
۲) برده كالاست (مملوك است) و با اربابش مساوی نيست.
ضَرَب اللّه مثَلاً عبدا مملُوكًا لا َّ يقْدر علَى شَيء ومن رزقْنَاه منا رزقًا حسنًا فَهو ينفقُ منْه سرًّا وجهرًا هلْ يستَوون الْحمد للّه بلْ أكْثَرُهم لاَ يعلَمون (نحل ۷۵)
ترجمه: خدا مثلى ميزند بردهاى كه مملوك (زرخريد) است و هيچ كارى از او برنمیآيد (چيزی از خود ندارد) آيا او با كسى كه به وى از جانب خود روزى نيكو دادهايم و او از آن در نهان و آشكار انفاق ميكند یکسانست؟ سپاس خداى راست بلكه بيشترشان نمى دانند. اين ايه ادعاى برابرى در قرآن را كاملا از بين می برد.
۳) فرار بردگان گناهي بس بزرگ است.
قال رسول االله اثنان لا تجاوز صلاتهما رؤوسهما عبد آبق من مواليه حتى يرجع وامرأة عصت زوجها حتى ترجع(۱)
ترجمه: نماز دوكس از سرشان بالاتر نمي رود (پذيرفته نمي شود) يكي برده اي كه فرار كرده باشد تا برگردد دوم زني كه فرمان شوهرش را اطاعت نكرده باشد مگر اينكه برگردد (جبران كند). حضرت علی در آغاز خلافتش فرمان داد كه ” هر بردهای فراری كه به سوی اربابش برنگردد خونش هدر است.(۲)
اين حكم تضمين میكند كه بردگان مبارزهای برای آزادی انجام ندهند و اگر انجام دهند به شديدترين وجه و به گناه تلاش براى ازادى كشته میشوند.
۴) برده نمیتواند در مالش تصرف كند مگر با اجازهی اربابش.
عن ابي عبداالله(امام صادق): لا يجوز للعبد تحرير و لا تزويج و لا اعطاء من ماله الا باذن مولاه(۳)
ترجمه: امام صادق: آزادی ، ازدواج و مصرف مال توسط برده جايز نيست مگر با اجازهی اربابش.
۵) نزديكی جنسی با كنيزان خريداری شده يا دختران و زنان اسير شده جايز است.
در آيات متعددی در قرآن لغت مالكيت در مورد كنيزان و جواز نزديكی جنسی با آنان بكار برده شده است از جمله:
وال َّذينَ هم لفُرُوجِهِم حافظُون (مومنون ۵) إلا علَى أزواجِهِم أو ما ملَكَت أيمانُهم فَإِن َّهم غَيرُ ملُومينَ (مومنون ۶)
ترجمه: (در دنبالهی صفات مومنان میگويد) (مومنان) كسانی هستند كه آلات جنسی خود را حفظ میكنند (از گناه) مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آورده اند كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست.
اين ايه میگويد كه در ارتباط جنسى با كنيز شما هيچ محدوديتى نداريد و نياز به خطبه عقد و اجازه خود زن و بقيه موارد نياز نيست.(اين همان كرامت انسانى به زنان است كه اسلام داده است). در احاديث متعددی در منابع اهل سنت و شيعه آمده است كه خريداری كنيز و نزديكی با او كاری نيكو (مستحب) است (از جمله در وسائل الشيعه ج ۲۱ ص ۸۱ و مغنی ج ۷). حتی نزديكی جنسی با كنيزی كه قبل از دستگيری يا خريد، شوهر داشته نيز جايز است
الْمحصنَات منَ النساء إلا َّ ما ملَكَت أيمانُكُم ( نساء ۲۴)
ترجمه: (در آيهی قبل از اين آيه، زنانی را كه نزديكی با آنان حرام شده را ذكر میكند و بدنبال آن میگويد) زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده ايد (كنيزان). اين آيه به اعراب صدر اسلام اين امكان را داد كه بتوانند با زنان شوهرداری كه در جنگها به اسارت میگرفتند نيز نزديكی كنند. باز هم در اين ايه كرامت انسانى كه محمد و قرآن به زنان داده را مشاهده ميكنيد. به استناد همچين ايه هاى ضد بشرى و وحشيانه اى اعراب در جنگ ها به تمام زنها و دختران اسير به شديدترين وجهى تجاوز ميكردند. همانكارى كه عوامل جمهورى اسلامى در زندانها و نيروهاى داعش با اسرايشان ميكنند.
۶) ارباب مي تواند كنيزش را براي برادر مؤمنش براي نزديكي كردن حلال كند.
احاديث متعدد از جمله: امام صادق: لا باس بان يحل الرجل جاريته لاخيه(۴)
ترجمه: عيبی ندارد كه فردی كنيزش را برای برادر مومنش حلال كند.
قال ابوعبداالله يا محمد خذ هذه الجاريه تخدمك و تصيب منها فاذا خرجت فارددها الينا(۵)
ترجمه: امام صادق: ای محمد (يكی از ياران) اين كنيز را ببر برای اينكه به تو خدمت كند و تو از او لذت جويی و هرگاه كه خواستی خارج شوی (مسافرت كنی) او را به ما برگردان.
بنابراين كنيز يك كالای جنسی است، چيزی نزديك به فاحشه، كه با خريد و فروش و هديه و حتي حلال كردن برای ديگری، افراد زيادی میتوانند از او لذت جنسی ببرند، و در اين ميان تنها چيزی كه مهم نيست خواست خود كنيز است چون او كالاست نه انسان. بينيد اين ائمه شيعه كه اخوندها هزاران دروغ در موردشان براى ما تعريف كرده اند چه كارهاى شنيع و رزيلانه اى را مرتكب شده اند.
۷) ازدواج و طلاق غلام و كنيز بدست ارباب است
قال رسول االله أيما عبد تزوج بغير إذن مواليه فهو عاهر.(۶) ترجمه: پيامبر فرمود هر برده اى كه بدون اجازه ى اربابش ازدواج كند، فاحشه است.
قال رسول االله أيما عبد تزوج بغير إذن مواليه فهو زان.(۷) ترجمه: پيامبر فرمود هر برده اى كه بدون اجازه ي اربابش ازدواج كند زناكار است
با توجه به اين احاديث معتبر مشخص میشود که, محمد چگونه و با چه ديدى به زنان برده و اسير نگاه ميكرده. اين همان پيامبر رحمت است كه روحانيون برای ما مجسم كرده اند.
۸) طلاق برده هم بدست مالك است(۸)
عن ابي جعفر: از امام محمد باقر سوال شد در مورد برده اd كه بدون اجازهی اربابش ازدواج كرده او گفت “ذلك الی سيده ان شاء اجازه و ان شاء فرق بينهما”(۹)
ترجمه: يعني اين امر بدست اربابش میباشد اگر خواست اجازه دهد (با اجازهی ارباب جائز است) و اگر خواست آنها را از هم جدا كند.
۹) فرزندان بردگان نيز برده اند و ملك اربابند.
احاديث متعددی در منابع شيعه و سنی وجود دارد مبنی بر اينكه فرزندان زن وشوهر برده نيز برده خواهند بود. اگر يكی از طرفين آزاد و ديگری برده باشد فرزند به آزاد ملحق میشود.(۱۰)
همانطور كه در ايات و احاديث اورده شده ديديد برده دارى در اسلام نه اينكه وجود دارد بلكه به وحشيانه طريقى هم دارای احكام و قوانين ضد بشرى است. بر خلاف ادعاى روحانيون مبنى بر لغو برده دارى توسط اسلام، برده دارى در دنياى اسلام تا حدود ١٠٠ سال پيش و تا پايان امپراتورى عثمانى وجود داشت و اولين بار در دنيا ابراهام لينكن رييس جمهور امريكا برده دارى را لغو كرد و در ايران نيز رضا شاه پهلوى اينكار را كرد.
اما سوال اساسی، آيا برده داری عادلانه است ؟ مگر برده چه فرقی با بقيهی انسانها دارد كه بايد از حقوق اساسی انسانی محروم باشد؟
ايا اگر خداوند خالق كل كائنات، فرستنده محمد و اين دين است بايد بين انسانها تفاوت بيندازد؟
ايا اين دين دين برابری و برادريست؟
منابع:
۱ . مستدرك علي صحيحين، حديث ۷۳۳۰
۲. تاريخ طبري ج ۶ ص۲۳۳۹
۳. وسائل الشيعه ج ۲۱ ص ۱۱۳
۴. وسائل الشيعه ج ۲۱ ص۱۲۶
۵. وسائل الشيعه ج ۲۱ص۱۲۶
۶. مغني ج۷ ص ۴۹- اهل سنت
۷. مغني ج۷ ص ۴۹- اهل سنت
۸. مغني ج۷ ص ۶۶- اهل سنت
۹. وسائل الشيعه ج ۲۱ص ۱۱۴
۱۰. كافي ج ۵ ص ۴۹۲و مغني ج ۷ ص ۶۶
فونت نوشته های سایتتون خیلی ریز و ناخوانا هست.
بدین به یک برنامه نویس خوب تایپوگرافیشو درست کنه بشه خوند مطالبو!
یا یک قالب بهتر براش نصب کنید
مسلمانان برای توجیه دستورات برده داری و خرید و فروش انسانهای بیگناه به آیات قران و تاریخ برده داری در عربستان استناد میکنند.آنها میگویند پیامبر مجبور بود مهر تاییدی بر این رسم بگذارد ،چرا که از گذشته ها برده داری در جامعه عربستان وجود داشته و نمیشد یک شبه برده داری را برانداخت!!!!حال یک مساله وجود دارد و یک پاسخ به این مسلمین و آن اینکه مگر بت هم قبل از محمد وجود نداشته؟چرا محمد آنها را برانداخت؟!(از مساله امدن وحی در تایید بت ها که پایه کتاب ایات شیطانی هم هست و از قران حذف شده است هم که میگذریم!)یک کار و عمل به حکم عقل و خرد یا خوب است یا نه و کمتر استثنا دارد.یعنی رواج برده داری قبل اسلام دلیل مهر تایید زدن خدایی که مدعی کرامت انسانها و اشرف مخلوقات بودن اوست نمیشود.همین تایید برده داری در اسلام و قران در تناقض اشکار با اشرف مخلوقات بودن انسان هم قرار میگیرد! از دیگر حربه های مسلمین توسل به روایاتیست که میگوید توسط پیامبر و امامان توصیه شده با برده با رافت اسلامی برخورد کنید! و بهتر است انها را ازاد کنید و از این حرفها….این پاک کردن صورت مساله یعنی بد بودن برده داری و مخالف حقوق و ازادی های بشری برده داریست و فرقی نمیکند با رافت با برده رفتار شود یا نه و این به اصلاح با رافت برخورد با برده از مذمت برده داری انسان نمیکاهد.با تشکر از مقاله عالیتان
بیخدایان گناباد
سلام.بنده یه سوال از شما دارم.شما جای پیامبر اسلام بودید چیکار می کردید؟آیا اصلا پیامبر قدرت این کار رو داشت؟اگه ازاد میشدن،احتیاج به کار و مسکن و خانه و زندگی نداشتن؟بالطبع حکومت نوپای پیامبر چنین قدرتی نداشت،اگه آزاد میشدن برای سیر کردن شکمشون هم شده مجبور میشدن دست به دزدی و چپاول قتل و غارت بزنن تا بتونن خودشون رو از خطر مرگ حفظ کنن.شما یه پیشنهاد بده که موضوع حل بشه.بهتر همین نبود که با گذر زمان این مسئله حل میشد و مشکل کمتری به وجود میومد؟در عوض روش برخورد با بردگان و بهانه های مختلف برای آزاد کردن اونها رو فراهم کرد.قیاس شما هم با بت پرستی اصلا ربطی نداره چون مردم به هیچ وجه آزاد شدن برده هاشون رو قبول نمی کردن و در مقابل برنامه ای هم برای این اخلال وجود نداشت.