منابع قرآن ۳

قسمت سوم
(مفاهيم و كلمات قرآن در شعر جاهلي)
در اين قسمت بخشهايي از شعرهاي دوره ي جاهلي (قبل از اسلام) كه داراي مفاهيم و كلمات و حتي جملات مشابه قرآنند را ذكر مي كنيم.[۱] این اشعار نشان مي دهند كه محمد تا چه حد تحت تأثير محيطش بوده و مطالبی که به خدا نسبت میدهد را از آن اقتباس كرده است.
 خطابه ها و اشعار هم ارز با سوره هاي قرآن 

 ● در خطابه اي که از قس بن ساعدة الايادی [خطيب مشهور عرب كه قبل از بعثت محمد از دنیا رفت.[۲] وی معتقد به خدای واحد و معاد بود] است؛ آمده:
“اسمعوا وعوا فإذا وعيتم فانتفعوا إنه من عاش مات ومن مات فات وكل ما هو آت آت مطر ونبات وأرزاق وأقوات وآباء وأمهات وأحياء وأموات جميع وأشتات وآيات بعد آيات إن في السماء لخبرا وإن في الأرض لعبرا ليل داج وسماء ذات أبراج وأرض ذات رتاج وبحار ذات أمواج مالي أرى الناس يذهبون فلا يرجعون أرضوا بالمقام فأقاموا أم تركوا هناك فناموا…. تبا لأرباب الغفلة من الأمم الخالية والقرون الماضية يا معشر إياد أين الآباء والأجداد وأين المريض والعواد وأين الفراعنة الشداد أين من بني وشيد زخرف ونجد وغره المال والولد أين من بغى وطغى وجمع فأوعى وقال أنا ربكم الأعلى ألم يكونوا أكثر منكم أموالا وأبعد منكم آمالا وأطول منكم آجالا طحنهم الثرى بكلكله ومزقهم بتطاوله فتلك عظامهم بالية وبيوتهم خالية عمرتها الذئاب العاوية كلا بل هو الله الواحد المعبود ليس بوالد ولا مولود”[۳]
 اين خطابه بخوبي با سوره هاي كوچك آخر قرآن هم از نظر زيبائي كلام و هم از نظر معنا برابري مي كند. اكثر مفاهيم آن در قرآن بسيار تكرار شده است. از نظر مفهومي و مواردي از نظر كلامي نيز در قرآن آمده است:
– مفهوم “وكل ما هو آت آت يعني هرچه آمدني است مي آيد” همان ايده ي تقدير قبلي وقايع است كه از مفاهيم مسلم قرآني است (توبه/۵۱، نساء/۷۸، حدید/۲۲ و ۲۳، انفال/۱۷، ابراهیم/۴، اعراف/۱۷۹، آل عمران/۲۶، زخرف/۳۲).
– مفهوم “إن في السماء لخبرا وإن في الأرض لعبرا يعني قطعا در آسمان خبر است و در زمين عبرت است” همان ايده اي است كه در قرآن بكررات آمده است. مثلا در آيه ي ۱۰۵ سوره ی يوسف میخوانیم: “وَكَأَینْ مِنْ آیةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یمُرُّونَ عَلَیهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ – و چه بسيار نشانه ها درآسمانها و زمين است كه بر آنها میگذرند در حالى كه از آنها روى برمى گردانند”
 – عبارت “وسماء ذات أبراج” بصورت “وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ(بروج/۱)” در قرآن آمده است. 
– مفهوم “وغره المال والولد يعني مال و فرزند او را مغرور كرد” بكررات در قرآن آمده است. مثل: “وَغَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا(انعام/۷۰)” يعني آنان را زندگي دنيا مغرور كرد و یا مثل: “الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَالْبَاقِیاتُ الصَّالِحَاتُ خَیرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَیرٌ أَمَلًا(کهف/۴۶)” يعني مال و پسران زيور زندگى دنيايند و نيكيهاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر اميد [نيز] بهتر است. 
– كلام “وَجَمَعَ فَأَوْعَى” عينا در سوره ي معارج آيه ي ۱۸ آمده است. 
– كلام “فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى” عينا در سوره ي نازعات آيه ي ۲۴ آمده است. 
– كلام “ألم يكونوا أكثر منكم أموالا” در قرآن بصورت: “كَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا(توبه/۶۹)” آمده است. 
– کلام “هو الله الواحد” كه از مفاهيم اصلي قرآن است عينا در سوره ي زمر آيه ي ۴ آمده است. 
– کلام “ليس بوالد ولا مولود” از مفاهيم اصلي قرآن است و كلام آن در قرآن با شباهت فراوان آمده است: لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ (سوره ي توحيد). 
– همچنين در خطبه ي فوق نقل شده[۴] كه گفته “وجبال مرساة” كه در قرآن بصورت “وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا(النازعات/۳۲) يعني و كوهها را لنگر زمين گردانيد” آمده است. 
– همچنين در خطبه ي فوق نقل شده[۵] كه گفته “وسقف مرفوع” كه در قرآن بصورت “والسقف المرفوع(طور/۵) يعني قسم به آسمان كه سقفي بالا نگاه داشته است” آمده است. 

 در خطبه ي دیگری از وي (قس بن سعده العيادي) نقل شده است:[۶]
“كلا بل هو إله واحد ليس بمولود ولا والد أعاد وأبدى وأمات وأحيا وخلق الذكر والأنثى رب الآخرة والأولى أما بعد فيا معشر إياد أين ثمود وعاد وأين الآباء والأجداد وأين العليل والعواد كل له معاد يقسم قس برب العباد وساطح المهاد لتحشرن على الانفراد في يوم التناد إذا نفخ في الصور ونقر في الناقور وأشرقت الأرض ووعظ الواعظ فانتبذ القانط وأبصر اللاحظ فويل لمن صدف عن الحق الأشهر والنور الأزهر والعرض الأكبر في يوم الفصل وميزان العدل إذا حكم القدير وشهد النذير وبعد النصير وظهر التقصير ففريق في الجنة وفريق في السعير”
 می‌بینیم که عبارات از نظر مفهومي و بعضي عينا در قرآن نقل شده‌اند:
کلام “وَ خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى” عينا در سوره ي الليل آيه ي ۳ آمده است. 
– کلام “يَوْمَ التَّناد” عينا در سوره ي غافر آيه ي ۲۳ آمده است. 
– کلام “إِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ ” عينا در سوره ي مؤمنون آيه ي ۱۰۱ آمده است. 
– کلام “وَ نُقِرَ فِي النَّاقُورِ” عينا در سوره ي مدثر آيه ي ۸ آمده است. 
– کلام “وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ” عينا در سوره ي زمر آيه ي ۶۹ آمده است. 
– کلام “يَوْمُ الْفَصْلِ” عينا در چندين سوره از جمله در نبأ آيه ي ۱۷ آمده است. 
– کلام “فَرِيقُ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقُ فِي السَّعِيرِ” عينا در سوره ي شوري آيه ي ۷ آمده است. 
 ● اميه بن ابي صلت شاعر جاهلي مي گويد:[۷]
الا كل شيء هالك غير ربنا / ولله ميراث الذي كان فانيا
ترجمه: (آگاه باشيد كه هر چيزي جز پروردگار ما فاني است) / (و ميراث هر چه فاني است از خداست)
مصراع اول در اين آيه “كُلُّ شَيْءٍ هالِكُ الَّا وَجْهُهُ (قصص/۸۸) و مصراع دوم در اين آيه آمده است: وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّمَوَاتِ وَ الارض(آل عمران/۱۸۰)” او همچنين مي گويد:
 له ما رأت عين البصير و فوقه
(هر آنچه چشم بينا مي بيند از اوست و بالاتر از آن)
مفهوم اين جمله بشدت در قرآن تكرار شده مثل “لَهُ مُلْكُ السَّمَوَاتِ وَ الارض(بقره/۱۰۷)” و بصير نيز بعنوان يكي از صفات خدا مكررا در قرآن آمده است. مثل “انَّ اللَّهَ سَمِيعُ بَصِيرُ(حج/۶۱)” همچنين گفته است:
 سماء الاله فوق سبع سمائيا
(آسمان خدا در بالاي هفت آسمان).
اين ايده دقيقا چيزي است كه در قرآن و سنت آمده است كه بالاتر از آسمان هفتم عرش الهي قرار دارد كه خدا بر روي آنست(هود/۷، حاقه/۱۷، سجده/۴ و…) همچنين مي گويد:
 لم تخلق السماء و النجوم و الشمس معها قمي يقوم والحشر و الجنه و النعيم قدرها المهيمن القيوم الا لامر شأنه عظيم.[۸]
يعني آسمان و ستارگان و خورشيد و ماه و قيامت و بهشت و دوزخ را خداي مهيمن قيوم خلق نكرد مگر براي هدفي باعظمت.
مشاهده مي كنيد كه مفهوم خلقت و هدفدار بودن آن، قيامت و بهشت و دوزخ كه از اركان دين محمدند همگي در اين بيت كوتاه آمده است و لغات “مهيمن و قيوم” عينا بعنوان صفات خدا در قرآن آمده است:
– اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ(آل عمران/۲)
– هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیمِنُ(حشر/۲۳)
 ● زيد بن عمرو شاعر جاهلي مي گويد:[۹]
دحاها فلما استوت شدها بأيد و ارسي عليها الجبالا
يعني زمين را پهن كرد و چون درست شد آنرا با دست خويش قوي گردانيد و كوهها را بر آن استوار گردانيد.
مفهوم پهن كردن زمين و كلمه ي “دحاها” عينا در قرآن آمده است كه “والارض بَعْدَ ذلِكَ دَحاها(نازعات/۳۰)” همچنين استوار كردن كوهها و ارسي عينا در قرآن آمده است: “وَ الْجِبالَ ارسيها(نازعات/۳۲)”
 ● كعب بن لؤي از شعراي قديم جاهليت مي گويد:[۱۰]
…فاسمعوا و تعلموا و افهموا، ليل ساج، و نهار ضاح، و الارض مهادا، والسماء بناء، و الجبال اوتادا والنجوم اعلام…[۱۱]
– وَ الارض مِهاداً (زمين گهواره است) عينا در قرآن در آيه ي ۶ سوره نباء آمده است.
– وَ السَّماءِ بِناءً (آسمان بنا است) عينا در قرآن در آيه ي ۲۲ سوره بقره آمده است.
– وَ الْجِبالَ أَوْتاداً (كوهها ميخ هستند) عينا در قرآن در آيه ي ۷ سوره نباء آمده است.
 منابع:
[۱] القرآن فی اشعر الجاهلی، ناهد متولی: از کتب خوب در اين زمینه است.
[۲] الاصابه ۵/۵۵۱
[۳] دلائل النبوه اثر حافظ بيهقي ۲/۱۰۸
[۴] دلائل النبوه اثر حافظ بيهقي ۲/۱۰۲
[۵] دلائل النبوه اثر حافظ بيهقي ۲/۱۰۳
[۶] البدايه و النهايه لابن اثير ۲/۲۳۳
[۷] بلوغ الارب في معرفة احوال العرب للالوسي، ج۲
[۸] تفسير النكت و العيون ماوردي
[۹] سيره نبويه لابن هشام، باب شعر زيد
[۱۰] تاريخ الخافاء ۱/۱۰۸
[۱۱] البدايه و النهايه لابن، ج ۲، باب كعب بن لؤي

دیدگاهتان را بنویسید