هم اکنون که در حال نوشتن اين متن هستم در ماه رمضان قرار داریم. همگان از خویشان و دوستان از سحر تا غروب نه می خورند و نه می آشامند. افرادی مریض و داراى سختيهائى در سلامتيشان، با وجود مشکلات قلبی عروقی، اعصاب و میگرن و قند و چربی با وجود توصیه دکتر روزه می دارند به طمع ثواب و وعده بهشت.
افراد مشاغل آزاد با تاخیر سر کار می روند. آن هایی هم که سرکار تشریف دارند رمقی برای پاسخگویی ندارند. همه ی این خسارت های اقتصادی برای کسب رضایت الهی است. روزه داران سعی می کنند منازعه نکنند و دروغ نگویند و غیبت نکنند تا از فضایل روزه کم نکنند. اما تمام اين تلاشها فقط در همين چند هفته است و ماسكى بر صورت براى دستيابى به ثوابى بيشتر.
اما روزه رمضان از کجا آمده و چطور بدين صورت درآمده است؟
بدون توضيح بيشتر به سراغ كتاب دينى مسلمانان ميرويم و آيات مرتبط با اين فريضه را مرور ميكنيم. در قرآن به صراحت گفته شده است كه روزه در اقوام قبل شما هم فرض بوده است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده ايد روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد.
خوب ديديم كه روزه جزو احكام عبادى اديان قبل از اسلام نيز بوده است ولى در اينجا ميخواهيم ببينيم كه چگونه و به چه صورتى این عبادت به دين اسلام راه پيدا كرده است.
گزارش طبری از ماجرای فرضیت رمضان بنا به نقل از بلعمی جلد سوم صفحات ١٠٥ و ١٠٦ باز همان داستان دیدن پیامبر از روزه دهم محرم یا عاشورا بوده است که یهودیان آن روز را روزه می گرفتند و دیدن روزه ترسایان بود که به مدت ٥٠ روز روزه می گرفتند.
بلعمی در ادامه اشاره می کند كه روزه در اصل فقط ٣٠ روز بوده است ولی ترسایان آن را به ٥٠ روز افزايش داده اند. مشخص نیست کدامین فرقه از مسیحيان مدت ٥٠ روز را روزه می گرفتند که طبری آن را به کل مسیحیان تعمیم داده است. علی ای حال برای اولین بار اسلام در مدینه مواجهه با نوعی عبادت می شود که روزه نام دارد و آن را از یهود اقتباس می کند. امّا آیا براستی ٣٠ روز از ماه رمضان(كل ماه) روزه داشتن احیاء سنت اصلی روزه توسط اسلام بوده است؟
قدر مسلّم این است که عبادت های اسلام همگی تقلیدی از سایر ادیان است و در ميان ساير اديان و مذاهب قديم، دين یهود نقش پر رنگ تری در الگو قرار گرفتن براى دين ساخته شده توسط محمد بن عبدالله داشته است. صابئین حرانی که کواکب و الهه قمر و هلال رمز آن ها بوده(كه به اسلام منتقل شده است) نیز ٣٠ روز روزه می گرفتند. ابن ندیم در كتاب الفهرست در این باره می گوید: يصومون يوم الثامن منه ثلاثين يوما للقمر (الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٩٥)
ابن کثیر هم در تفسیرش به ٣٠ روز روزه صابئین اشاره دارد و می نویسد: وَقَالَ ابْنُ وَهْبٍ: أَخْبَرَنِي ابْنُ أَبِي الزِّنَادِ عَنْ أبيه، قال: الصابئون هم قَوْمٌ مِمَّا يَلِي الْعِرَاقَ، وَهُمْ بِكُوثَى، وَهُمْ يُؤْمِنُونَ بِالنَّبِيِّينَ كُلِّهِمْ، وَيَصُومُونَ كُلِّ سَنَةٍ ثَلَاثِينَ يَوْمًا، وَيُصَلُّونَ إِلَى الْيَمَنِ كُلَّ يَوْمٍ خَمْسَ صَلَوَاتٍ،(تفسير ابن كثير – ط العلمية نویسنده : ابن كثير جلد : ٣ صفحه : ١٤١)
ترجمه: ابن ابی زناد از پدرش نقل دارد که صابئین قومی در عراق بودند در ناحیه کوثی که به همه پیامبران ایمان داشتند و هر سال سی روز را روزه می گرفتند و به سمت یمن روزی پنج بار نماز می خواندند.
ابن حزم اشاره می کند که این روزه صابئین در ماه رمضان بوده است. وَلَهُم صلوَات خمس فِي الْيَوْم وَاللَّيْلَة تقرب من صلوَات الْمُسلمين وَيَصُومُونَ شهر رَمَضَان
ترجمه: از اعیاد صابئین گویا عید فطر هم بوده که به نوعی اقتباس عید فطر هم می تواند از این کانال باشد چنانچه ابن ندیم می گوید:وأعيادهم عيد يسمى عيد فطر(الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٨٨)
ابوالفداء کار را در این مورد تمام می کند و صراحتا شباهت صابئین را با اسلام چه در نماز و چه در روزه شرح می دهد.
ابن حزم اشاره می کند که روزه اى كه صائبين ميگرفتند در ماه رمضان بوده است. وَلَهُم صلوَات خمس فِي الْيَوْم وَاللَّيْلَة تقرب من صلوَات الْمُسلمين وَيَصُومُونَ شهر رَمَضَان
از اعیاد صابئین گویا عید فطر هم بوده که به نوعی اقتباس عید فطر هم می تواند از این کانال باشد چنانچه ابن ندیم می گوید: وأعيادهم عيد يسمى عيد فطر(الفهرست نویسنده: ابن النديم :صفحه :٣٨٨)
ابوالفداء کار را در این مورد تمام می کند و صراحتا شباهت صابئین را با اسلام چه در نماز و چه در روزه شرح می دهد. او در کتابش با عنوان المختصر فی أخبار البشر ص جلد ١ صفحه ٨١ می گوید: ولهم الصلاة على الميت بلا ركوع ولا سجود، ويصومون ثلاثين يوماً وإن نقص الشهر الهلالي صاموا تسعاً وعشرين يوماً، وكانوا يراعون في صومهم الفطر والهلال، بحيث يكون الفطر وقد دخلت الشمس الحمل، ويصومون من ربع الليل الأخير إِلى غروب قرص الشمس،
ترجمه: و صابئین نیز نماز جنازه می خواندند که رکوع و سجده ندارد و سی روز را روزه می گیرند و اگر ماه هلالی کم شود روزه را بیست و نه روزی می کنند و در زمان دیدن هلال فطر می کنند زیرا خورشید حمل داخل می گردد. روزه صابئین از یک چهارم شب تا غروب خورشید می باشد.
ابن جوزی در تلبیس ابلیس صفحه ٦٨ می گوید: وعليهم صيام شهر أوله الثمان ليال يمضين من آذار وسبعة أيام أولها النسع يبقين من كانون الأَوَّل وسبعة أيام أولها الثمان ليال يمضين من شباط ويختمون صيامهم بالصدقة والذبائح
ترجمه: و صابئین نیز در یک ماه روزه می گیرند از هشتم شب که از آذار گذشته و هفت روز از که اولش نسع است که از کانون اول باقی می ماند و هفت روز که اولش هشت شب است که از شباط گذشته و روزه را با صدقه و قربانی ختم می کنند.
دقیقا می بینیم که اسلام به مانند صابئین برای روز عید فطر صدقه یا زکات فطر یا همان فطریه گذاشته است. اما پیامبر اسلام قبل از هجرت نیز در رمضان در غار حراء می رفت و البته قریش نیز همین کار را می کردند. اما اینکه ماه رمضان چطور ماه غفران و بخشش بوده نیز ریشه در جاهلیت دارد.
مقدسی در البدء و التاریخ جلد چهار صفحه ١٤١ می گوید: وكان قريش يتحنثون بحراء في رمضان وكان رسول الله صلى الله عليه وسلم يفعل ذلك لأنّه من البرّ فبينا هو عاكف بحراء
ترجمه: و قریش در ماه رمضان به حراء می رفتند تا برای بخشش گناهان نیایش کنند و رسول الله نیز این کار را می کرد زیرا عمل نیکویی بود و در غار حراء معتکف می شد.
این بود مختصرى از كپى شدن روزه از اديان ديگر توسط پيامبر اسلام و حكم آن بر مسلمين بعنوان روزه اسلامى و اینکه اين حكم از سوى الله به اعراب سرزمين حجاز واجب شده است درصورتى كه منشاء آن صائبيان حره بودند.
تقريبا تمامى احكام اسلام يا جزئى از فرهنگ اعراب بوده و يا اينكه از مذاهب و اديان موجود در سرزمين حجاز كپى بردارى شده و بعنوان دستور الله در حلق مردم فرو شده است.