امام حسن, امامی معصوم یا انسانی خوشگذران

در مورد حسن ابن علي امام دوم  شيعيان در مجالس و محافل شيعه كمتر سخن بميان مي ايد و كمتر داستاني در مورد علم و دانش يا فهم و شعور و احاديث او نقل ميشود.
با رجوع به تاريخ به دو نكته بسيار تاريك و فاجعه بار در زندگی فرزند ارشد امام علی و امام دوم شیعیان برمیخوریم که در این مقاله به آن ميپردازيم. قابل ذکر است که تمامی این مطالب از کتب خود مسلمانان و علمای شیعه برداشت شده و در پایان اسکن از صفحات این کتابها آورده شده.

تخست نرمش قهرمانانه يا همان صلح با معاويه :
 تاريخنامه طبری منسوبه به بلعمی در كتاب خود در مورد شرايط صلح حسن با معاويه مينويسد :

 يكي انكه بر علی لعنت نكنند بر منبرها، و ان خواسته كه در بيت المال عراق است همه به حسن واگذارند تا اورا باشد با برادران و خواهران، و ان پنج بار هزار هزار درم بود.

و شهر داراب گرد، خاصه به حسن دهند و اين داراب گرد شهري است از شهرهاي پررس نزديك بصره و اين خواسته ازان او بود و اولاد علی كه درويش مانده بودند ….
معاويه تمام ان شرطها را پذيرفت جز لعنت فرستادن بر علی.
 بلعمی در صفحه ٦٨٠ خود در اين تاريخنامه ادامه میدهد:
 پس عبدالله عامر و عبدالرحمن ابن سمره بيعت بگرفت از حسن ابن علي و تمام فرزندان علي ، حسين بگفت من نكنم، حسن اورا بانگ بزد و گفت:
 تو بهتر از من ميداني ؟ بيعت كن اين بهتر است هم بدين جهان و هم بدان جهان . پس حسين نيز بيعت كرد بر كراهيت .
 بلعمي در ادامه براي اين خفت حسن او را از طرف اعراب مذّل العرب مينامد و اينكه اعراب او را ذليل كننده عرب و باعث خفت و خاري خود ميدانستند.
 ابن اسعد واقدی در جلد پنجم  كتاب طبقات در صفحه ٣٣ نوشته است :
معاويه بيت المال را كه در ان هنگام ٥-٦ مليون بود به حسن واگذار كرد و ايشان ان مبلغ را براي تدارك سفر خود و خانواده خود به مدينه تصرف كرد، و پس از ان معاويه ساليانه مبلغ ١ ميليون درهم مستمری مقرر كرد و امام حسن پس از ان ده سال زيست.
 کتاب تنزيه الانبياء نوشته شریف المرتضی در مورد صلح حسن مينويسد:
 عاقبت كار به جايي رسيد كه طرفداران امام به او ميگفتند ای ذليل كننده مومنين و او را علنا سرزنش ميكردند.
 طبری در تاريخ معروف خود در جلد پنجم صفحه ٢٥١٧ مينويسد:
حسن ابن علی با معاويه صلح كرد به شرطی كه هرچه در بيت المال وی بود برگيرد و خراج شهر داربگرد هم به او تعلق گيرد. پس از ان هرچه در بيت المال كوفه بود برگرفت و براه افتاد.
همينطور :
ﻣﻘﺮﺭﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﺳﺎﻟﯿﺎﻧﻪ ۵ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻠﯿﻔﻪ ﮔﺮﯼ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺩﺭﻫﻢ (ﻣﻌﺎﺩﻝ ۴ ﻫﺰﺍﺭ ﮐﯿﻠﻮ ﻧﻘﺮﻩ) ﺭﺳﯿﺪ.(ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻤﺪﻥ ﺍﺳﻼﻡ ،ﺟﻠﺪ ۴ ، ﺻﻔﺤﻪ ۸۸ )
 همانطور كه ديديم صلح امام حسن برای پول و راحتی مال دنيا و خوشگزرانی بوده و نه نرمش قهرمانانه و دروغهای شاخدار روحانيون شيعه.

 

ولی مهمترین مساله در زندگی حسن ابن علی, علاقه شدید ایشان به زنان و طلاق دادن آنها بوده است که موجب شده داستان زندگی وی در هاله ای از ابهام بماند و کمتر از وی سخنی به میان بیاید.
حال ميپردازيم به به این قسمت از حیات امام دوم شیعیان.
ابن اسعد واقدي در كتاب طبقات در اينمورد اورده:
امام حسن بيش از نود زن به همسري برگزيد و به او لقب طلّاق (طلاق دهنده) داده بودند.
واقدي نقل ميكند كه : علي(ع) بر روی منبر فرموده است، اي مردم كوفه به حسن ابن علي زن ندهيد كه بسيار طلاق دهنده است.
مردي از قبيله همدان فرياد زد به خدا سوگند به او زن ميدهيم هركدام رو ميخواهد نگهدارد و هر كدام را خوش نميدارد رها سازد.
محمد ابن عمر واقدي از پدرش و او از علی ابن حسين نقل ميكند كه حسن ابن علي مردي بسيار طلاق دهنده بود، با اينحال از هيچ زني جدا نميشد مگر اينكه ان زن همچنان به او دلبسته بود و اورا دوست ميداشت.
واقدی از عبدالرحمن ابن ابي المولی نقل ميكند :
 كمتر اتفاق ميافتد كه حسن ابن علي ٤ زن ازاد عقد شده نداشته باشد. و هميشه چند زن را با هم داشت. و این بغیر از کنیزها و زنهای غیر دایم ایشان بوده است.
 واقدي از حاتم ابن حاتم ابن اسماعيل از جعفر ابن محمد از پدرش و او از علي (ع) نقل ميكند كه: حسن فرزندم همچنان زن ميگيرد و طلاق ميدهد ….
ملا باقر مجلسی پايه و ستون مذهب شيعه در كتاب معروف خود بحار الانوار در جلد يازدهم در مورد حسن ابن علی مينويسد :
 مجلسي از ابن ابي الحديد نقل ميكند : هرگاه امام حسن ميخواست زنی را طلاق دهد نزد او مينشست و به او مي فرمود: ايا دوست داري من فلان مبلغ و فلان شي را به تو بپردازم و تورا طلاق دهم ؟
 انزن ميگفت اختيار دست شماست يا ميگفت : اری
امام ميگفت : فلان مبلغ مال تو باشد انگاه برميخواست و طلاقنامه او را با همان مبلغ به او ميداد .
 كتاب مناقب مينويسد : امام حسن دختر عبدالرحمن ابن حارث را خواستگاري كرد، عبدالرحمن پس از اندكي سكوت گفت: بخدا قسم عزيزتر از تو نزد من نيست ولي تو ميداني دخترم پاره تن من است و تو ميداني كه زنان زيادي طلاق ميدهی، ميترسم تو او را طلاق دهی و از تو رنجيده شوم زيرا تو پاره تن پيامبر خدايی.
 اگر شرط ميكنی دخترم را طلاق ندهی موافقت ميكنم، انگاه امام حسن برخواست و خارج شد و شنيدند كه زير لب ميفرمود عبدالرحمن ميخواهد دخترش را طوق گردن من كند.
 مجلسی در ترجمه دهم بحارالانوار در صفحه ١٨٢ مينويسد:
 كافی از امام صادق روايت ميكند كه حضرت امير در حالي كه بر بالاي منبر در حال خواندن خطبه بود فرمود : حسن زن زياد طلاق ميدهد به او زن ندهيد . ناگاه مردي از قبيله همدان برخواست و گفت : بخدا قسم ما به حسن زن ميدهيم زيرا فرزند رسول و علي ابن ابي طالب است . اگر بخواهد نگه ميدارد و اگر نخواهد طلاق ميده .
 كافي به نقل از امام صادق مينويسد: كه امام حسن تعداد ٥٠ زن طلاق داد و حضرت امير مردم را از زن دادن به وي منع كرده بود.
باري اخوندهاي شيعه با تحريف تاريخ برای ما ازين انسان خوشگذران امامي نورانی و معصوم ساخته اند و از فضايل و كرامات دروغيينشً ميگويند و مردم بي خبر و بی اطلاع از متن تاريخ هم, باور كرده و در روز شهادتش بدست يكي از همين زنان نگونبخت بر سر خود ميزنند.
 در اينجا اسكن تمامى كتبً نامبرده را براى اثبات اين مطالب خدمت شما ارائه ميكنم.
imageimageimageimageimageimageimageimageimageimageimageimageimageimage

6 thoughts on “امام حسن, امامی معصوم یا انسانی خوشگذران

  1. سلام
    بهتر نیست وسط(حالا کم تر در حد یک پراگرف یا چند پراگراف) هر پست یه ادامه مطلب بزارین؟
    اینطوری راحت ترم میشه خوند مطالب رو….
    ادم یهو میاد تو سایت میبینه اینقدر مطالب طولانیه وحشت میکنه
    به صورت ادامه ای باشه بهتره…..
    ممنون از سایت خوبتون
    لذت بردم

دیدگاهتان را بنویسید