از ابن عباس روايت است كه به ايشان، اطلاع دادند كه على بن ابيطالب عده اى انسان(مرتد) را سوزانده است.
ابن عباس گفت: اگر من بجاى او مىبودم، آنها را نمىسوزاندم. زيرا نبىاكرم (ص) فرمود: ” مردم را با عذاب خدا (آتش) عذاب ندهيد.”بلكه آنها را مىكشتم همانطور كه رسولاكرم (ص) فرمود: “هركس دينش را تغيير داد او را بكشيد.”
منبع:
مختصر صحيح بخارى، باب (٧٠): مردم را با عذاب خدا يعنى آتش نسوزانيد، ص ٦٤٩،
بخارى(٣٠١٧)
بعد مسلمانان ژست حق به جانب میگيرند و ميگويند داعش مسلمان نيست.
مگر مسلمان ادم را میسوزاند …..
️ولی همانطور كه ديديم على, داماد محمد و خليفه چهارم مسلمين و امام اول شيعيان چگونه انسانها را میسوزانده .
previous
next
13 thoughts on “سوزاندن مرتدين توسط على بن ابيطالب”
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
اینم برای عزیزان شیعه بذارید که فردا صداشون در نیاد بگن از منابع شیعه ندادید!!
ن هشام، عن أبي عبد الله (عليه السلام)، قال أتى قوم أمير المؤمنين (عليه السلام) فقالوا السلام عليك يا ربنا فاستتابهم فلم يتوبوا، فحفر لهم حفيرة، فأوقد فيها نارا، و حفر حفيرة أخرى إلى جانبها و أفضى ما بينهما، فلما لم يتوبوا ألقاهم في الحفيرة، و أوقد في الحفيرة الأخرى حتى ماتوا.
هشام از امام صادق (ع) نقل كرد كه آن حضرت فرمود: گروهى نزد أميرالمؤمنين (ع) آمدند و عرض كردند: درود بر تو پروردگار ما! على از آنان خواست توبه كنند، توبه نكردند، چاهى بر آنان كند و در آن آتش افروخت و در كنار آن، چاهى ديگر حفر كرد و ميان آن دو چاه را به هم منتهى كرد وقتى توبه نكردند آنان را در چاه انداخت و در چاه ديگر آتش افروخت تا اينكه مردند.
این روایت در کتاب الکافی جلد ۷ صفحه ۲۵۷ چاپ دار الكتب الإسلامية – طهران آمده رواتش هم ثقه هستند طبق رجال شیعه:
راوی اول:ابو جعفر محمد بن یحیی العطار قمی
میرزا حسین نوری، صاحب مستدرک الوسائل (کتاب) هر كجا سندی نقل میكند كه محمد بن یحیی در آن وجود دارد و دیگر راویان آن مورد وثوق وی باشد، میگوید:
«تمام آنها از موثّقین هستند و هیچ خلافی در آنها نیست». یا «این سند در اعلی درجه صحت است» یا «تمام افراد این سند از بزرگان هستند كه هیچ تأمّلی در آنها نیست».
«مستدرك الوسائل» محدث نوری، طبع المكتبه الاسلامیة، ج۳، ص۶۱۱، ۶۱۸
میرداماد درباره سندی كه محمد بن یحیی در آن وجود دارد و دیگر راویان آن هم مورد اطمینان وی باشند، میگوید: «صحیح و عالی الاسناد است». وی محمد بن یحیی عطّار قمی را به وثاقت و كثرت روایت و استادی محمد بن یعقوب كلینی میستاید
«التعلیقه علی كتاب الكافی»، محمد باقر حسینی مرعشی (مشهور به داماد)، ج۱، ص۷۶ و ۳۶۵
راوی دوم:احمد بن محمد بن عیسی اشعری
نجاشی دربارۀ وی تعبیر «شیخ القمیین و وجههم و فقیههم، غیرمدافع» را بکار برده
نجاشی، رجال، ص۳۳۸.
و طوسی نیز در الفهرست او را با تعبیری نزدیک به همین مضامین ستوده است.
طوسی، الفهرست، ص۲۵.
راوی سوم:ابواحمد محمد بن ابی عمیر زیاد بن عیسی اَزْدی
وی از مشایخی است که علمای امامیه در صحت اخباری که از او روایت شده است، اجماع کردهاند. طوسی درباره طبقه سوم اصحاب اجماع میگوید: امامیه اجماع کردهاند که اگر رجال سندی تا اسماء یکی از افراد این گروه شرایط صحت را دارا باشد، این حدیث صحیح است.
محمد طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۵۵۶، به کوشش حسن موسوی، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
نجاشی سبب اعتماد علمای امامیه به مراسیل ابن ابی عمیر را چنین بیان میکند: ابن ابی عمیر بعد از نابود شدن کتابهایش، از حفظ حدیث میگفت، لذا اصحاب ما به مراسیل وی اعتماد میکنند.
احمد نجاشی، الرجال، ج۲، ص۲۰۶، به کوشش محمد جواد نائینی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
راوی چهارم:هشام بن سالم جواليقي
نجاشی فرموده: از امام صادق و امام موسی بن جعفر علیهماالسلام نقل حدیث کرده، ثقة ثقة. سپس کتابهای او را برشمرده است
رجال نجاشی، ص ۳۰۵.
پس روایتش طبق نظر الان شیعه صحیح هست
درود
به این میگن تناقض گوی صریح!!!
یک جا گفته می ود که شیعه حتی یک روایت صحیح هم با مبنای خودش ندارد. 🙂
اینجا گفته می شود که این روایت با مبنای شیعه صحیح است. 🙂
اسلام علیکم
تناقض گویی نیست ما تمام مصادر شیعه رو نه تنها میگیم سند صحیح ندارند بلکه همگی جعلی هم هستند! اما این قاعده رو که برای صحت سند شما میرید تو کتب رجالی توثیق روات رو میارید بین شما و امثال شما که شیعه مذهب هستید متداول هست. یعنی طبق قواعدتون اینطوری روایت تصحیح میکنید و بررسی سندی میکنید منم برای شما کار رو راحت کردم که بهانه ای نداشته باشید وگرنه ما فق همین روایت صحیح بخاری رو صحیح میدونیم
تشکر
درود
اولا اگر فقط روایات بخاری رو صحیح می دونین که پس سنی هستین، هی فاز بی دینی از خودتون در نیارید. و حالا که فقط بخاری رو صحیح می دونید، لازمه که بهتون بگم که مسلم رو جا انداختین. ؛-)
ثانیاً پست قبلی رو فراموش کردید، اونجا نوشتید که شیعه با مبنای خودش حتی یک روایت صحیح نداره، اون هم در جواب من گفتید چون من گفته بودم که یک روایت صحیح از مصادر شیعه برای شکنجه نمی تونید بیارید.
حالا برید نگاه کنید، متوجه می شید که تناقض گفتید.
البته اشکالی نداره، وقتی آدم هیچ مبنایی نداشته باشه، خواه ناخواه دچار تناقض گویی هم میشه.
سلام علیکم
من واقعا از شما تعجب میکنم تا حالا ندیدید یه شیعه در مناظره با اهل سنت برای اونکه برای اهل سنت دلیل بیاره به روایت ابوهریره استناد کنه؟؟ در مناظرات با اهل سنت شما از بخاری و مسلم دلیل نمیارید؟ به روایات ابوهریره که شیعه قبولش نداره ولی مورد قبول اهل سنت هست برای اهل سنت استدلال نمیکنید؟ پاسخ روشنه من منابع تشیع رو قبول ندارم مقالات هم دارم که اینها طبق قواعدی که علمای خودشون هم نوشتن هم یک روایت صحیح ندارند. اما شیعیان الان برای اثبات صحت یک روایت میرن وثاقت روات رو از کتب رجالی میارن (حالا جدایی از اینکه بحث اصلی باید عدالت باشه) من از شیعه برای شما آوردم و وثاقتشون هم آوردم که بهانه در نیارید ولی انگار شیعیان مسخره بازیاشون پایان ناپذیره
اینکه ویلیام مویر به بخاری و مسلم استناد میکرد یعنی سنی بوده؟ واقعاً من از شما تعجب میکنم البته بهتر از هر کس دیگه ای ضعف خودتون رو متوجه هستید ولی چه کنیم در مذهب شما نه دهم دین تقیه هست (ان تسعه اعشار الدین فی التقیه)همون بهتر ما مبنای مشخص نداشته باشیم چون شب روز با مبنا دار شیعه و سنی ش درگیریم و وضعیتشونم خیلی خرابه
خطبه ۵۵ نهج البلاغه را قبول دارید؟!
http://www.erfan.ir/farsi/nahj/nsm_proj/nahgol/display/display.php?Vr_page=130
“در مقايسه ياران پيامبر با ياران خود:
ما در كنار رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله بوديم، پدران و فرزندان و عموهاى خود را به امر حق مى كشتيم، و اين مسئله جز بر ايمان و تسليم و حركت در راه راست و شكيبايى بر سوزش اَلَم، و كوشش ما در جهاد با دشمن نمى افزود. و مردى از ما و مردى از دشمن چون دو شير نر با هم درمى افتادند، و در صدد برآوردن جان يكديگر بودند تا كدام يك از آن دو جام مرگ را به كام ديگرى بريزد…”
داره میگه:
پدر و فرزند و عموهای خودشون را به امر حق می کشتن!!!
وقتی با قوم و خویش و فامیل خودشون این کارو میکردن وای به حال غریبه ها!!!
That’s a smart way of loinokg at the world.
درود
در پاسخ به سنت شکن عزیز
ببین دوست من، ظاهرا بیشتر نیاز داریم تا با زبان عربی آشنا بشیم. در عربی وقتی پدر گفته میشه، برخلاف فارسی که فقط به همون معنای پدر میاد، بر ۵ معنای دیگر هم اطلاق میشه و یا مثال های دیگر. در این جا وقتی امام علی می فرمایند فرزندان خود را می کشتیم. خب شما ممکن است سوال کنید که مگر اما علی در کنار رسول خدا امام حسن و امام حسین رو کشته؟! یقیناً جواب منفی است چرا که پدران و فرزندان و عموها کنایه از نزدیکان و بستگان هستند و به قرینه «کنار رسول خدا» روشن می شود که در جنگ های به همراه پیامبر بوده.
اگر به تاریخ رجوع فرمایید، خواهید دید که برخی از نزدیکان پیامبر (گذشته از عموی پیامبر و زن عموی وی) بسیاری از آنها بارها تصمیم به ترور گرفتند که پیامبر از طریق وحی مطلع شدند و یا در جنگ ها افراد را علیه پیامبر می شورانیدند. طبیعی است که در جنگ اسلام علیه کفر، که اسلام پیروز بود، بسیاری از آنان کشته شدند. (رجوع کنید به فروغ ابدیت نوشته جعفر سبحانی)
نکته دیگر اینکه نقتل می گوید یعنی می کتیم، نه اقتل که به معنای می کشم هست، یعنی ما امت اسلامی، بسیاری از خانواده ها و بستگانمان در میدان کفر بودند. و گرنه تاریخ نقل نکرده که امام علی از نزدیکان خود را حتی در جنگ ها کشته باشند.
درود
در پاسخ به س.تسمیک
ببین دوست من. اگر اشتباه نکنم شما فرمودید که ما فقط روایات صحیح بخاری رو صحیح می دونیم. درسته؟ خب باید در جواب شما عرض کنم که بله ما هم وقتی با اهل سنت مناظره می کنیم از کتب خودشون مطلب میاریم، ولی نه اینکه بخواهیم کتب اونها رو صحیح بدونیم. (متوجه اشتباهتون شدید؟!) از کتب اونها میاریم چون اونها قبول دارند نه ما.
اشتباه دیگر شما، (البته حمل بر جسارت نشه) از ضعف مطالعه شما در کتب اصولی نشئت میگیره، در کتب اصولی باب مفصلی پیرامون تعادل تراجیل، یا همون جرح و تعدیل دارند که در کتب درایه و رجالی نیز از اون ها سخن گفته شده، در اون مباحث، چگونگی تصحیح یک روایت و بررسی سندش مفصل ذکر شده. اگر مراجعه بفرمایید، متوجه میشید که با همین مبنای شیعه، حداقل یک سوم یا شاید کمی کمتر از کتب اربعه، صحیح خواهند بود و با معیارهای دقیق رجالی تصحیح میشوند.
سلام
ببینید بزرگوار من تصحیح میکنم ما صحیح بخاری رو هم کاملا صحیح نمیدانیم ولی در تحقیقات در زمینه ی علوم اسلامی قاعدتا از اون و منابع اهل سنت استفاده میکنیم در جای خودش هم از منابع تشیع برای شیعیان استدلال میکنیم. مثل همین روایتی که من در اولین کامنتم از الکافی آوردم و تمامی رواتش هم بررسی کردم. در سندش هم انقطاعی وجود نداره روایت هم مرسل نیست و تا اینجا هم شما یک اشکال سندی از این روایت نگرفتید. (محض اطلاع بگم که من مدتی در رشته ی علوم قران و حدیث در زاهدان تحصیل هم میکردم شما در کامنتاتون فقط ادعا میکنید که من ضعف دارم در حالیکه تا الان جوابی به استدلال ها و مطالب من ندادید)
این موضوع برای من اصلا عجیب نیست و کسی که با قرآن و سیره آشناست احکام کسانی که قصد براندازی دارند یا رهبران کفر را میداندو برای خود من هم قابل قبول است اما سوال من اینجاست خود پیامبر که با وحی در تماس بوده و بر اساس آیات قران خداوند اشتباهاتش را گوشزد میکرده یا خیلی از موارد جلوگیری از خطا میکرده اما به ترتیب صحابه از لحاظ نزدیکی به پیامبر و یا افراد در زمان های دیگر چگونه با اجتهاد میتوانند مطمان باشند که دچار خطا و اشتباه نمیشوند و مانند داعش دچار خطای در تشخیص نمیشوند لطفا دوستدار حقیقت اگر پاسخی دارند بیان نمایند
درود
ببینید دوست من! بنده هیچ جسارتی نکردم و نخواهم کرد. گفتم اگر حمل بر جسارت نشه، این رو هم از این باب گفتم که شاید فراموش کرده باشید. بحث ما در روایات صحیح و معتبر در کتب شیعه بود، و تا اونجایی که بنده اطلاع دارم و بسیاری از کتب اصولی، رجالی و حدیثی شیعه رو خوندم، تا به حال این چیزی که شما ادعا کردید (یعنی نبود روایات صحیح با مبانی شیعه) رو نیافتم. و این رو بدون تعصب میگم، فقها روایات رو میارن، بررسی سند می کنن و حتی الامکان با صحیح و موثق استنباط می کنند. این مطلب راحت در کتب فقهی شیعه یافت میشه.
من یک مثال در چند کامنت پیش از جامع الاحادیث آقای بروجردی زدم که هنوز بی جواب مونده و گفتم که ایشون مبنای اخباری نداشتند و با مبنای تصحیح روایات و یافتن احادیث معتبر، ۳۱ جلد کتاب نوشتند. نگاهی کنید به مقدمه حر عاملی در وسائل و مقدمه جامع الاحادیث.
حالا اشکال اصلی بنده به شما اینه که اگر واقعا هدف روشنگریه و می خواید منطقی مطلب بذارید، باید عرض کنم که روشنگری که با توهین به بیش از ۶۰ میلیون شیعه در ایران که سازگاری نداره و اگر هم خودتون رو منطقی می دونید، از چند کتابی که عموماً روایاتش ترک شده توسط علمای اسلام هست (ترک عمل اصحاب، روایت رو از حجیت می اندازه) و یا عموماً مصادر اهل سنت هست که تعمیم به کل اسلام نمیدن.
تنها صحبت من با شما اینه که من یک بار گفتم، نه دارم تقیه می کنم و نه در صدد هدفی غیر اخلاقی هستم، فقط دارم جواب به بسیاری از مطالب سایت می دم (اون هم اگر وقت و درس های خودم اجازه بده) چون مطالب سایت رو یا بی ربط به شیعه دیدم و شما از اهل سنت تعمیم به اسلام دادید و یا کلاً مطالب رو با استدلال های سست و بسیار سطحی دیدم، اگر در کامنتام ببینید، تا جایی که وقت داشتم، پاسخ دادم.
حالا که شما ظاهراً خودتون رو منطقی می دونید این رو هم اضافه کنم که بنده شیعه هستم ولی نه از اون نوعی که شما فکر میکنید (منظورم تکفیری و صفوی است) و ما (البته حمل بر ادعا نشه) بسیاری از این مطالبی که شما اکنون قرار داید رو چندین سال پیش خوندیم و جواب هم دادیم. مسلّما هیچ شیعه حقیقی ای، اعتقاد به تکفیر، توهین، فحاشی، و یا بسیاری از این چیزهایی که شما ادعا میکنید ندارد. و اگر شیعه ای دیدید که این چنین باشه، اسلام حقیقی اون رو شیعه نمی دونه. بلکه فقط اسمش شیعه است و این در همه جا جاری و ساریه، نمی دونم شما چه مذهبی دارید ولی اگر حتی آتئیسم هم باشید، جانی بودن یک آتئیسم به حساب همه آتئیسم ها گذاشته نمیشه بلکه باید تفکر آتئیستی رو نقد کرد. ما هم در اینجا می خوایم منطقی بحث کنیم، پس اساس منطق، احترام به طرف مقابل و به دور از استدلال های ضعیف یا ادله متروک است. در همین سایت بنده به بسیاری از ضعف های استدلال ها جواب دادم و نمی خوام از خودم تعریف کنم، ولی اگر وقت داشته باشم، حاضرم با هم بشینیم و کاملاً شما رو متقاعد کنم (اگر آدم منطقی باشید با همون منطق ارسطویی) مسئله در این جاست که اخیرا تبلیغات علیه مذهب زیاد شده و عده ای گول این تبلیغات رو خوردند، چون نمی خوان زیر بار تکلیف برن و می خوان هر کاری که دوست دارن رو انجام بدن و یا هر چیز دیگری.
سپاس
If you’re reading this, you’re all set, panrred!