معجزه تارعنکبوت یا کپی داستانی از تورات ؟

همانطور كه ميدانيد سه روز آخر ماه صفر در ایران تعطیل رسمی است. ایامی که با سالگرد درگذشت پیامبر اسلام آغاز و به سالگرد در گذشت امام هشتم شیعیان ختم می شود. تعطیل این روزها و سوگواری در آن، رسم ایرانیان است وگرنه در خارج از ایران و در ممالک سنی مذهب، سالمرگ پیامبر را دو هفته دیرتر، یعنی دوازدهم ربیع الاول می دانند که با زادروز او نیز، به روایت اهل سنت، مصادف است. در این روز، میلاد او را جشن می گیرند و گرامی می دارند نه آنکه به سوگ کوچ او از این جهان بنشینند. 

اما همین روزها با مناسبت بزرگ دیگری برای همه مسلمانان، چه شیعه و چه سنی نیز همزمان است که گرچه اهمیت زیادی دارد و گاه شمار رسمی مسلمانان،‌ تاریخ هجری را رقم زده، کمتر توجهی به آن می شود و عامه مردم از آن بی اطلاعند. در همین سه روز بود که به گواه مورخان مسلمان، پیامبر اسلام پس از آنکه برای در امان ماندن از توطئه سران قبائل برای قتل او، از مکه گریخت و راه هجرت به مدینه را در پیش گرفت، در غاری در کوه ثور در جنوب این شهر پنهان شد و سه روز همراه با ابوبکر در این غار ماند.

روایت رایج این است که وقتی کسانی که مامور قتل پیامبر شده بودند به خانه اش ریختند و به جای او، پسر عمویش علی را در بسترش یافتند، در جستجوی او برآمدند و به در غار که در چهار کیلومتری مسجدالحرام واقع است رسیدند اما هنگامی که دیدند که بر دهانه غار، هم عنکبوتی تار تنیده و هم کبوتری روی شاخه ای لانه کرده و تخم گذاشته است، به این نتیجه رسیدند که محال است پیامبر وارد این غار شده باشد و رفتند. از ابوبکر نقل شده که هنگامی که جستجوگران بر دهانه غار ایستاده بودند، آن قدر به او و پیامبر نزدیک بوده اند که اگر زیر پایشان را نگاه می کردند، آن دو را می دیدند.

ماجرای تار تنیدن عنکبوت بر دهانه غار به عنوان یکی از معجزات دوران زندگی پیامبر اسلام در فرهنگ و ادبیات ملتهای مسلمان جای گرفته، هرچند پاره ای از علمای معاصر همچون شیخ محمد آلبانی، شیخ احمد شاکر، شیخ یوسف قرضاوی، شیخ عبدالصبور شاهین و شیخ محمود عاشور در صحت آن ابراز تردید کرده اند. تردید آنان نیز بیشتر بر پایه قواعد علم رجال بوده که در آن میزان اعتبار فردی بررسی می شود که روایت از او نقل شده. از دید این علمای معاصر و همفکرانشان، داستان عنکبوت در اصل نه از زبان پیامبر یا ابوبکر بلکه از قول نزدیکان آنان یا افرادی از ساکنان مکه نقل شده است که اعتبارشان مورد تردید است. اینان همچنین به آیه ای در سوریه توبه استناد می کنند که به باور مفسران به همان دوران پنهان شدن پیامبر در غار اشاره می کند: وایده بجنود غیرمرئیه، یعنی او را با سپاهیانی نادیدنی پشتیبانی کردیم، در حالی که عنکبوت و کبوتر، دیدنی بودند و نه نادیدنی. اما قرینه دیگری که این تردید را پررنگتر می کند، داستان کاملا مشابهی نزد یهودیان است.

در عهد عتیق، ماجرای فرار داوود از توطئه شائول پادشاه یهودیان برای قتل او شباهت زیادی به داستان هجرت پیامبر اسلام دارد. میکال دختر شائول که همسر داوود بود به او می گوید که اگر شبانه نگریزد، ماموران پدرش تا صبح او را به قتل خواهند رساند. داوود می گریزد و هنگامی که ماموران شائول برای قتلش به سر بستر او می آیند،‌ به جایش مجسمه ای می یابند که با لباس و پوست بز پوشانده شده است.

تعقیب و گریز داوود و شائول سالها به طول می انجامد که حکایات آن مفصل در کتاب شموئیل در عهد عتیق روایت شده و از جمله یکی از حکایتها مربوط به پناه گرفتن داوود و یارانش در غاری در صخره های وعول در دشت عین جدی است که در دو کیلومتری بحر المیت در کرانه باختری قرار دارد. یکی از علمای یهود به نام ابن سیرا که از مفسران و شارحان تورات است در کتاب خود به نام الفبا نوشته که خداوند عکنبوتی را مامور می کند تا تاری بر دهانه غار بتند و هنگامی که شائول و سپاهیانش به غار می رسند و تار را می بینند، اطمینان حاصل می کنند که داوود وارد غار نشده و داوود از خطر می رهد. این حکایت میان یهودیان بر سر زبانهاست.

به دور از متون دینی و حکایتهای ادیان ابراهیمی، داستان مشابهی نیز در اساطیر اسکاتلند هست که به رابرت بروس،‌ پادشاه اسکاتلند در هفتصد سال پیش مربوط می شود. این داستان که قرنها در ادبیات شفاهی اسکاتلندیها سینه به سینه نقل شده در کتاب داستانهای پدربزرگ، نوشته سر والتر اسکات نویسنده نامدار اسکاتلندی نیز ذکر شده است. بنابر این داستان، رابرت بروس پس از شکست در یکی از جنگها در غاری پناه می گیرد و عنکبوتی بر دهانه غار تار می تند. عنکبوت با این کار هم از خطر نجاتش می دهد و هم بردباری و پشتکارش در تنیدن تار، الهامبخش رابرت بروس می شود تا بار دیگر عزم خود را جزم کند و بتواند انگلیسها را در نبرد معروف بنکبرن (در مرکز اسکاتلند)‌ شکست دهد. در اسکاتلند و ایرلند چندین غار هست که مردم محلی معتقدند داستان رابروت بروس در آن رخ داده است. مانند غار پادشاه (King’s Cave) در جزیره اران اسکاتلند، غار شاه رابرت بروس در نزدیکی دهکده لاکربی در اسکاتلند، غار بروس در نزدیکی بلکهویدر در اسکاتلند و غار بروس در جزیره رتلین ایرلند شمالی ميباشد. همانطور كه خوانديد مثل بقيه كارها و گفته ها اين معجزه نيز  كپي برداري شده از اقوام و اديان ديگر است.

محمد با زيركى انچه را ديده ، شنيده يا خوانده بود را به نام يك الله تخيلي به خورد مردم داده و هنوز هم اين مردم خرد باخته  انها را باور ميكنند.

برای خواندن اين مطلب از منبع اصلى لطفا اينجا را كليك كنيد.

 

6 thoughts on “معجزه تارعنکبوت یا کپی داستانی از تورات ؟

  1. بیخود نبوده مردم صدر اسلام می گفتن که این قران داستان های اساطیر الاولین هست!
    بیشترش داستان ها و افسانه های ادیان یا مناطق دیگر هست غلط یا درست جمع شده بهش جنگ و جهاد هم اضافه شده مردمو ۱۴۰۰ ساله داره به کشتن میده و به بردگی میکشونه!

  2. بسیار ممنونم از روشنگری تان.
    من سالها در تاریکی دین اسلام، بر خود سخت می گرفتم و شبانه روز در ترس و ولا از عقوبت جهنم و … زندگی می کردم و به افسردگی مبتلا بودم.
    با آمدن اینترنت و خواندن مطالب وبلاگها و سایتها و کتابهایی که به نقد علمی قران و چرندیات(احادیث) پیامبر و ائمه، بوسیله عزیزانی همانند شما آماده شده بود کم کم از این گودال نادانی و حماقت خارج شدم و اکنون بسیار امیدوارتر از گذشته زندگی می کنم و با مراجعه به روانشناس ترسهای کهنه از لولویی به نام الله را از ذهنم پاک کرده ام.
    در اینجا خواستم به شما ادای احترامی بکنم و بگویم که کار شما خیلی ارزشمند است و شک نکنید که به افراد زیادی که مانند من در این چنبره کثیف دینی بویژه دین اهریمنی اسلام گرفتار آمده اند کمکهای شایان توجهی می کنید. امیدوارم و از شما خواهشمندم با همه خطراتی که می دانم جانتان را تهدید می کند به کار پر ارزش خود ادامه دهید و بدانید که اینطوری مطمئنا انسانهای بیشتری را از نادانی و حماقت، نجات خواهید داد.
    مراقب خود باشید و مسائل امنیتی را رعایت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید